17-9 اتصالات اعضای سازهای به یکدیگر
1-17-9گستره
1-1-17-9 این فصل به طراحی اتصالات اعضای بتنی به یک دیگر و نیز انتقال بار بین سطوح بتنی اختصاص داشته و شامل موارد زیر است:
الف – اتصالات به شالوده ها
ب- انتقال برش افقی در اعضای خمشی مرکب بتنی
پ- نشیمن ها
ت – اتصالات اعضای پیشساخته
2-17-9 اتصالات به شالوده ها
1-2-17-9 کلیات
1-1-2-17-9 نیروها و لنگرهای ایجاد شده در پای ستونها، دیوارها یا ستون پایهها، باید از طریق مقاومت اتکایی بتن و میلگردها، میلگردهای انتظار، میل مهارها یا اتصالات مکانیکی به شالودهها منتقل شوند.
2-1-2-17-9 میلگردها، میلگردهای انتظار یا اتصالات مکانیکی بین یک عضو و شالوده، باید جهت انتقال نیروهای (الف) و (ب) طراحی شوند.
الف- نیروهای فشاری که از کوچکترین دو مقدار مقاومتهای اتکایی بتن عضو یا شالوده که مطابق بند 9-8-8 محاسبه شده است، بیشتر باشد.
ب- هر گونه نیروی کششی محاسبه شده در سطح مشترک عضو و شالوده.
3-1-2-17-9 انتقال نیروها بین یک ستون مرکب بتنی- فولادی دارای هستهی فولادی و شالوده، باید با رعایت الزامات مبحث دهم مقررات ملی ساختمان انجام شود.
2-2-17-9 مقاومت مورد نیاز
1-2-2-17-9 نیروها و لنگرهای ضریبدار منتقل شده به شالوده، باید مطابق ترکیب بارهای ضریبدار در فصل 9-7 و روشهای تحلیل فصل 9-6 محاسبه شوند.
3-2-17-9 مقاومت طراحی
1-3-2-17-9 مقاومت طراحی اتصالات بین ستونها، دیوارها و ستون پایهها با شالودهها باید رابطهی (9-1-1) به صورت ϕSn≥U را برای همه ترکیب بارها برآورده کنند؛ که در آن Sn مقاومت اسمی خمشی، برشی، محوری، پیچشی، یا اتکایی اتصال است. ترکیب مقاومت خمشی و محوری اتصال باید مطابق 9-8-4 محاسبه شده و ϕ مطابق بخش 9-7-3 تعیین شود.
2-3-2-17-9 در اتصالات بین اعضای پیشساخته با شالودهها، الزامات بندهای یکپارچگی قائم مطابق بندهای 9-17-5-4-3 یا 9-17-5-5-2 باید رعایت شوند.
3-3-2-17-9 مقاومت ترکیبی خمشی محوری اتصالات باید مطابق بند 9-8-4 تعیین شود.
4-3-2-17-9 در سطح تماس بین یک عضو و شالوده، یا بین یک عضو و شالوده به همراه یک عضو اتکایی واسطه، مقاومت اتکایی Bn باید مطابق بند 9-8-8 برای سطوح بتنی محاسبه شود. Bn باید برابر با کمترین مقاومت اتکایی عضو یا سطح شالوده در نظر گرفته شود، و نباید از مقاومت عضو اتکایی واسطه (در صورت وجود) فراتر رود.
5-3-2-17-9 در سطح تماس بین عضو و شالوده، Vn باید مطابق ضوابط برش- اصطکاک بر اساس بخش 9-8-9 و یا سایر روشهای مناسب محاسبه گردد.
6-3-2-17-9 در محل اتصال ستونها، ستون پایهها و یا دیوارهای پیشساخته به شالودهها، میل مهارها و مهارهای اتصالات مکانیکی باید با منظور نمودن بارهای حین نصب مطابق فصل 9-18 طراحی شوند. در این محلها اتصالات مکانیکی باید به گونهای طراحی شوند که قبل از گسیختگی مهاری و یا شکست بتن اطراف، به حد مقاومت خود برسند.
4-2-17-9 حداقل میلگرد در اتصال بین اعضای درجا ریز و شالوده
1-4-2-17-9 در اتصالات بین ستون با ستون پایهی درجا ریز و شالوده، درصد میلگردهایی که از سطح تماس عبور میکنند، نباید کمتر از 0/005 سطح مقطع ناخالص عضو در نظر گرفته شود.
2-4-2-17-9 در اتصالات بین دیوار در جا ریز و شالوده، مساحت میلگرد قائمی که از سطح تماس عبور میکند، نباید کمتر از مقدار بند 9-13-6 در نظر گرفته شود.
5-2-17-9 جزئیات اتصالات بین اعضای درجا ریز و یا پیشساخته با شالوده
1-5-2-17-9 در اتصالات ستون، ستون پایه یا دیوار درجا ریز به شالوده، میلگرد مورد نیاز بر اساس بندهای 9-17-2-2 و 9-17-2-3، باید با امتداد دادن میلگردهای طولی عضو در داخل شالوده، و یا از طریق میلگردهای انتظار تأمین شود.
2-5-2-17-9 برای تامین پیوستگی (گیرداری) وصلهها و اتصالات مکانیکی میلگردهای طولی یا آرماتورهای انتظار باید مطابق بند 9-12-6-4، و در صورت نیاز مطابق فصل 9-20-9 باشند.
3-5-2-17-9 در مواردی که از اتصال مفصلی یا گهوارهای در پای ستون یا ستون پایهی درجا ریز استفاده میشود، اتصال به شالوده باید الزامات بند 9-17-2-2 را برآورده نماید.
4-5-2-17-9 در شالودهها، وصلهی پوششی فشاری میلگردهای طولی به قطرهای بیش از 45 میلیمتر که تحت همهی ترکیب بارهای ضریبدار، فشاری باشند، میتوانند مطابق بند 9-21-4-5-2 باشند.
5-5-2-17-9 در محل اتصال ستون، ستون پایه یا دیوار پیشساخته به شالوده، ضوابط 9-17-5-4-3 و یا 9-17-5-5-2 باید رعایت شوند.
6-5-2-17-9 در صورتی که در ترکیب بارهای وارده مطابق 9-17-2-2، در محل اتصال دیوارهای پیشساخته با شالوده کشش ایجاد نشود، میلگردهای بندهای قائم یکپارچگی مطابق 9-17-5-4-3 (ب) را میتوان از طریق گیرایی در دال بتن مسلح ریخته شده بر روی زمین تامین نمود.
3-17-9 انتقال برش افقی در اعضای خمشی مرکب بتنی
1-3-17-9 کلیات
1-1-3-17-9 در اعضای خمشی مرکب بتنی، باید انتقال کامل نیروهای برشی افقی در سطوح تماس قطعات متصل شده تأمین گردد.
2-1-3-17-9 در مواردی که در سطوح تماس بین قطعات بتنی متصل شده به یک دیگر کشش وجود دارد، انتقال برش افقی از طریق تماس فقط در حالتی مجاز میباشد که میلگردهای عرضی مطابق بندهای 9-17-3-3 و 9-17-3-4 تأمین شده باشند.
3-1-3-17-9 روش آمادهسازی سطوح تماس بر اساس فرضیات طراحی باید در مدارک اجرایی مشخص شده باشد.
2-3-17-9 مقاومت مورد نیاز
1-2-3-17-9 نیروهای ضریبدار منتقل شده در طول سطح تماس اعضای خمشی بتنی مرکب، باید مطابق ترکیب بارهای ضریبدار فصل 9-7 و روشهای تحلیل فصل 9-6 محاسبه شوند.
3-3-17-9 مقاومت طراحی
1-3-3-17-9 طراحی برای انتقال برش افقی را میتوان مطابق یکی از روشهای بندهای 9-17-3-3-2 یا 9-17-3-3-3 انجام داد.
2-3-3-17-9 روش اول
در این روش در همهی مقاطع و در تمام سطوح تماس اعضای مرکب، رابطهی زیر باید برقرار باشد:
(1-17-9) |
در این رابطه Vu نیروی برشی موجود در مقطع، و Vnh مقاومت برشی اسمی افقی سطح تماس است که مطابق ضوابط بندهای (الف) یا (ب) محاسبه میشوند.الف- در مواردی که Vu>ϕ(3.5bvd) است، Vnh همان Vn محاسبه شده مطابق بند 9-8-8 میباشد. bv عرض سطح تماس و d فاصلهی بین تار فشاری انتهایی در کل مقطع عضو مرکب تا مرکز میلگردهای طولی کششی میباشد؛ که لازم نیست کمتر از 0.8h در نظر گرفته شود.
ب- در مواردی که Vu≤ϕ(3.5bvd) است، Vnh مطابق جدول زیر محاسبه میشود. مقدار میلگرد حداقل Av,min در بند 9-17-3-4 تعیین شده است.
میلگرد انتقال برش | آمادهسازی سطح تماس * | Vnh(N) | |
الف | Av≥Av,min | بتن ریخته شده در مجاورت بتن سخت شده و مضرس شده با دامنهی تقریبی 6 میلیمتر | کمتر دو مقدار: و 3.5bvd |
(ب) | |||
(پ) | بتن ریخته شده در مجاورت بتن سخت شده و مضرس نشده | 0.55bvd | |
(ت) | دیگر موارد | بتن ریخته شده در مجاورت بتن سخت شده و مضرس شده | 0.55bvd |
* سطح تماس بتن باید تمیز و عاری از شیرابه باشد.
3-3-3-17-9 روش دوم
در این روش نیروی برشی ضریبدار Vuh از تغییر در نیروی فشاری یا کششی ایجاد شده در اثر خمش در هر قطعه از عضو مرکب بتنی محاسبه شده، و رابطهی زیر باید در همهی مقاطع و در کلیهی سطوح تماس دو قطعه برقرار باشد.
(2-17-9) |
مقاومت برشی افقی اسمی Vnh باید مطابق زیر بندهای (الف) و (ب) در بند 9-17-3-3-2، و با منظور کردن مساحت سطح تماس دو قطعه به جای bvd، و Vuh به جای Vu، محاسبه گردد. در مواردی که آرماتورهای انتقال برش برای مقاومت در برابر برش در رابطه 9-17-2 طراحی میشوند، نسبت مساحت میلگردهای عرضی به فاصلهی آنها در طول عضو، باید تقریبا منطبق با الگوی توزیع نیروهای برشی در سطوح تماس اجزای عضو خمشی مرکب بتنی باشد.
4-3-3-17-9 میلگردهای عرضی که در بتن از قبل ریخته شده قرار گرفته و در بتن در جای جدید ادامه مییابند، و در هر دو سمت فصل مشترک طول گیرایی آنها تامین میشود، میتوانند در محاسبهی Vnh در نظر گرفته شوند.
4-3-17-9 حداقل میلگرد برای انتقال برش افقی
1-4-3-17-9 در مواردی که میلگردهای انتقال برش برای تحمل برش افقی به کار برده میشوند، Av,min نباید کمتر از مقادیر تعیین شده در روابط (9-11-2) باشد.
5-3-17-9 جزئیات میلگردگذاری برای انتقال برش افقی
1-5-3-17-9 میلگردهای لازم جهت انتقال برش افقی میتوانند به صورت تک میلگرد یا سیم، خاموتهای چند شاخهای یا شاخههای قائم سیمهای جوشی باشند.
2-5-3-17-9 فاصلهی طولی میلگردهای انتقال برش در مواردی که از این میلگردها برای تحمل برش افقی استفاده میشود، نباید بیشتر از حداقل دو مقدار 600 میلیمتر و چهار برابر حداقل بعد عضو متصل شده در نظر گرفته شود.
3-5-3-17-9 میلگردهای انتقال برش باید در قطعات متصل شونده، طول گیرایی در کشش مطابق بند 9-21-3 را تامین نمایند.
4-17-9 نشیمن ها
1-4-17-9 کلیات
نشیمنها را به طور کلی میتوان بر اساس روش خرپایی (روش بست و بند) طراحی کرد. به علاوه در مواردی که نسبت دهانهی برش به ارتفاع av/d≤1.0 بوده و نیروی مقید کنندهی ضریبدار وارد بر آنها Nuc≤Vu باشد، میتوان آنها را بر اساس ضوابط این فصل نیز طراحی نمود. نیروهای وارد بر یک نشیمن در شکل 9-17-1 نشان داده شده است.
2-4-17-9 محدودیتهای ابعادی
1-2-4-17-9 عمق مؤثر d برای نشیمن باید در بر وجه تکیهگاه محاسبه شود.
2-2-4-17-9 عمق کل نشیمن در لبهی خارجی سطح باربر باید حداقل 0.5d باشد.
3-2-4-17-9 هیچ بخشی از سطح بار بر روی نشیمن نباید بیشتر از بندهای (الف) یا (ب) از بر تکیهگاه بیرون بزند:
الف– انتهای قسمت مستقیم میلگرد کششی اصلی
ب– بر داخلی میلگرد مهار عرضی، در صورت استفاده
4-2-4-17-9 ابعاد نشیمن باید طوری انتخاب شوند که مقدار Vu/ϕ از مقادیر (الف) و (ب) تجاوز نکند:
الف – در نشیمنهای ساخته شده با بتن معمولی:
1) 0.2f’cbwd
2)
3) 11bwd
ب– در نشیمنهای ساخته شده با بتن سبک:
1 )
2)
در روابط فوق bw عرض نشیمن میباشد.
3-4-17-9 مقاومت مورد نیاز
1-3-4-17-9 مقطع بر تکیهگاه نشیمنها باید برای تلاش برشی Vu و نیروی مقید کنندهی Nuc که همزمان وارد میشوند، همراه با لنگر خمشی Mu طراحی شود.
2-3-4-17-9 مقادیر Vu و Nuc، مقادیر حداکثر محاسبه شده از ترکیبهای بارها میباشند. Nuc را میتوان مطابق بند 9-17-5-2-3 و یا 9-17-5-2-4، هر کدام که مناسب باشد، محاسبه نمود.
4-4-17-9 مقاومت طراحی
1-4-4-17-9 رابطهی (9-1-1) به صورت ϕSn≥U، باید برای تلاشهای مختلف با منظور نمودن اثرات اندرکنشی نیروها طبق بندهای (الف) تا (پ) برقرار باشد.
الف – مقاومت برشی اسمی، Vn، طبق ضوابط بند 9-8-8 مربوط به برش- اصطکاک محاسبه میشود. Avf سطح مقطع میلگرد لازم برای تحمل برش است که از صفحهی مفروض برش عبور میکند (ϕVn≥Vu).
ب- مقاومت خمشی اسمى، Mn، طبق ضوابط بند 9-8-2 مربوط به خمش بر اساس سطح مقطع میلگرد کششی لازم برای تحمل خمش، Af محاسبه میشود (ϕMn≥Mu).
پ- مقاومت کششی اسمی، Nn. بر اساس سطح مقطع میلگردی که کشش را تحمل میکند، An مطابق رابطهی زیر به دست میآید (ϕNn≥Nuc).
(3-17-9) |
5-4-17-9 حداقل میلگرد
1-5-4-17-9 مساحت میلگرد کششی اصلی، Asc نباید کمتر از حداکثر مقادیر (الف) تا (پ) باشد:
الف- Af+An
ب-
پ-
2-5-4-17-9 مساحت کل سنجاقیها یا خاموتهای بسته، Ah که به موازات میلگرد کششی اصلی قرار میگیرند، نباید کمتر از مقدار زیر باشد:
(4-17-9) |
6-4-17-9 جزئیات میلگردگذاری
1-6-4-17-9 پوشش میلگردها باید مطابق بند 9-4-9 باشد.
2-6-4-17-9 حداقل فاصلهی میلگردهای آجدار باید مطابق 9-21-2 باشد.
3-6-4-17-9 گیرایی میلگرد کششی اصلی از بر وجه جلویی نشیمن، باید به یکی از روشهای (الف)، (ب)، یا (پ) تامین شود:
الف – جوش به یک میلگرد عرضی به قطر مشابه یا بزرگتر از میلگرد اصلی، به گونهای که قادر باشد تنش fy را در میلگرد اصلی تامین نماید. جزئیات مناسب برای این جوش در شکل 9-17-2 نشان داده شدهاند.
ب– خم کردن میلگرد کششی اصلی به شکل یک حلقهی افقی.
پ– روشهای مهاری دیگر که برای گیرایی کامل میلگرد اصلی کافی باشند.
4-6-4-17-9 طول گیرایی میلگرد کششی اصلی باید از بر تکیهگاه به طور کامل تامین شود (شکل 9-17-3).
5-6-4-17-9 در تامین طول گیرابی میلگرد کششی در طول نشیمن، باید توزیع تنش در میلگرد را که به دلیل عمیق بودن ارتفاع نشیمن مستقیماٌ متناسب با لنگر خمشی نمیباشد، منظور نمود.
6-6-4-17-9 فاصلهی سنجاقیها یا خاموتهای بسته از یک دیگر باید به اندازهای باشد که Ah به طور یکنواخت در طول (2/3)d از زیر میلگرد کششی اصلی توزیع شود.
*
5-17-9 اتصالات اعضای پیشساخته
1-5-17-9 کلیات
1-1-5-17-9 در اتصالات اعضای پیشساخته، انتقال نیروها از طریق ملات، کلیدهای برشی، اتکا، مهارها، اتصالات مکانیکی، آرماتورهای فولادی، روکشهای مسلح یا ترکیبی از این موارد مجاز میباشد. طراحی اتصالات در اعضای بتنی پیشساخته باید بر اساس آییننامههای معتبر مرتبط انجام گیرد. علاوه بر آن ضوابط کلی بندهای زیر نیز باید مورد توجه قرار گیرند.
2-1-5-17-9 کفایت اتصالات باید با تحلیل یا آزمایش مشخص شود.
3-1-5-17-9 استفاده از اتصالاتی که فقط متکی به اصطکاک ناشی از بارهای ثقلی هستند، مجاز نمیباشد.
4-1-5-17-9 اتصالات و مناطقی از اعضا در مجاورت اتصالات باید جهت مقاومت در برابر تلاشهای مختلف طراحی شوند؛ و بتوانند تغییرشکلهای ناشی از تمام بارها در سیستم سازهای پیشساخته را تحمل نمایند.
5-1-5-17-9 در طرح اتصالات باید تاثیرات سازهای قیدی ناشی از تغییرات حجمی را در نظر گرفت.
6-1-5-17-9 در طرح اتصالات باید تاثیرات رواداریهای مشخص شده برای ساخت و نصب اعضای پیشساخته در نظر گرفته شوند.
7-1-5-17-9 در طرح اتصالاتی که از چندین جزء تشکیل شدهاند، باید اختلافات در سختی، مقاومت و شکلپذیری کلیدی اجزا را در نظر گرفت.
8-1-5-17-9 بندهای یکپارچه کننده باید در راستاهای قائم، طولی و عرضی و در پیرامون سازه طبق بند 9-17-5-4 یا 9-17-5-5 تأمین شوند.
2-5-17-9 مقاومت مورد نیاز
1-2-5-17-9 مقاومت مورد نیاز اتصالات و مناطق مجاور اتصالات باید طبق ترکیبهای بار بخش 9-7-2 محاسبه شود.
2-2-5-17-9 مقاومت مورد نیاز اتصالات و مناطق مجاور اتصالات باید طبق روشهای تحلیل فصل 9-6 محاسبه شود.
3-2-5-17-9 در اتصالات اتکایی، Nuc از (الف) یا (ب) محاسبه میشود؛ ولی نیازی نیست از Nuc,max بیشتر باشد. Nuc,max حداکثر نیروی مقید کننده است که از طریق مسیر انتقال نیروی اتصال اتکائی انتقال مییابد. این نیرو باید با ضریب ترکیب بار زنده به همراه دیگر اثرات بارهای ضریبدار محاسبه گردد.
الف – برای اتصالات بدون بالشتک اتکایی، Nuc همزمان با Vu با استفاده از ضرایب ترکیب بار مطابق بخش 7-3-3 محاسبه میشود. نیروی مقید کننده به صورت بار زنده فرض میشود.
ب- برای اتصالات دارای بالشتک اتکایی، Nuc به میزان 20 درصد نیروی عکسالعمل قائم بارهای دائمی، و با ضریب بار 1/6 در نظر گرفته میشود.
4-2-5-17-9 در صورتی که ضریب اصطکاک مصالح بالشتک اتکایی توسط آزمایش مشخص شده باشد، Nuc,max را میتوان از حاصل ضرب ضریب اصطکاک در نیروی عکسالعمل قائم بارهای دائمی، و با ضریب بار 1/6 محاسبه نمود.
3-5-17-9 مقاومت طراحی
1-3-5-17-9 برای همهی ترکیب بارها، مقاومت طراحی اتصالات اعضای پیشساخته باید رابطهی (9-1-1) به صورت Sn≥U را برآورده کند. ضریب کاهش مقاومت ϕ مطابق بخش 9-7-3 تعیین میشود.
2-3-5-17-9 در سطوح تماس بین اعضا و تکیهگاه آنها، و یا بین یک عضو و تکیهگاه آن به وسیلهی یک عضو تکیهگاهی واسطه، مقاومت اتکایی اسمی برای سطوح بتنی، Bn، باید مطابق بخش 9-8-8 محاسبه شود. Bn باید کمتر از مقاومت اتکایی اسمی بتن برای سطح عضو یا تکیهگاه آنها باشد؛ و نباید از مقاومت عضو تکیهگاهی واسطه در صورت وجود فراتر رود.
3-3-5-17-9 اگر بارگذاری اصلی وارده برش بوده و انتقال برش در یک صفحه رخ میدهد، Vn را میتوان مطابق ضوابط برش اصطکاک مطابق بخش 9-8-8 محاسبه نمود.
4-5-17-9 حداقل الزامات مقاومت اتصال و بند یکپارچگی
1-4-5-17-9 به غیر از مواردی که باید شرایط بند 9-17-5-5 را رعایت نمود، بندهای یکپارچگی طولی و عرضی باید اعضای پیشساخته را به سیستم مقاوم در برابر نیروهای جانبی متصل کنند؛ و بندهای یکپارچگی قائم باید طبق بند 9-17-5-4-3 فراهم شوند تا کفهای مجاور را به یک دیگر و به بام متصل نمایند.
2-4-5-17-9 در مواردی که دیافراگمهای کفها یا بام از اعضای پیشساخته تشکیل شدهاند، اتصالات بین دیافراگمها و اعضایی که به طور جانبی به دیافراگم تکیه دارند، نباید دارای مقاومت کششی کمتر از 4/4 کیلو نیوتن در هر متر طول باشند.
3-4-5-17-9 در درزهای افقی بین تمامی اعضای سازهای پیشساختهی قائم (به جز نما)، باید بندهای قائم یکپارچگی فراهم شوند. این بندها باید شرایط (الف) و (ب) را داشته باشند:
الف – اتصالات بین ستونهای پیشساخته با یک دیگر باید دارای بندهای یکپارچگی قائم با مقاومت کششی اسمی حداقل برابر با 1.4Ag نیوتن باشند؛ که Ag سطح مقطع ناخالص ستون است. برای ستونهای با سطح مقطع بزرگتر از مقدار مورد نیاز بر اساس بارگذاری، استفاده از یک سطح مقطع مؤثر کاهش یافته بر اساس سطح مقطع مورد نیاز که در هر حال از نصف سطح مقطع ناخالص ستون کمتر نباشد، مجاز میباشد.
ب- اتصالات بین قطعات دیوارهای پیشساخته باید دارای حداقل دو بند یکپارچگی قائم با مقاومت کششی اسمی حداقل 44 کیلو نیوتن در هر بند باشند.
5-5-17-9 الزامات بندهای یکپارچگی برای سازههای دیوار باربر از بتن پیشساخته با ارتفاع سه طبقه و بیشتر
1-5-5-17-9 بندهای یکپارچگی در سیستمهای کف و بام باید موارد (الف) تا (ج) زیر را برآورده کنند (به شکل 9-17-4 توجه شود):
الف – لازم است بندهای یکپارچگی طولی و عرضی با مقاومت کششی اسمی حداقل 22 کیلو نیوتن در هر متر عرض یا طول سیستمهای کف و بام تعبیه شوند.
ب- بندهای یک پارچگی طولی و عرضی باید در تکیهگاههای دیوارهای داخلی، و بین سیستم کف و یا بام و دیوارهای خارجی تأمین شوند.
پ- بندهای یکپارچگی طولی و عرضی باید در داخل صفحه یا حداکثر تا فاصلهی 600 میلیمتر از صفحهی سیستم کف یا بام قرار گیرند.
ت- بندهای یکپارچگی طولی باید به موازات دهانههای دال کف یا بام قرار گیرند؛ و فاصلهی مرکز تا مرکز آنها نباید بیشتر از 3 متر باشد. شرایط لازم برای انتقال نیرو در اطراف بازشوها باید فراهم گردند.
ث – بندهای یکپارچگی عرضی باید عمود بر دهانههای دال کف یا بام قرار گیرند و فاصلهی آنها نباید بیشتر از فاصلهی دیوارهای باربر باشد.
ج- بندهای یکپارچگی پیرامون کف یا بام، در محدودهی 1/2 متر از لبه، باید مقاومت کششی اسمی حداقل 71kN داشته باشند.
2-5-5-17-9 در بندهای یکپارچگی قائم باید موارد (الف) تا (پ) رعایت شوند:
الف – بندهای یکپارچگی باید در تمام قطعات دیوار قرار داده شده و در سراسر ارتفاع ساختمان پیوسته باشند.
ب- بندهای یکپارچگی باید مقاومت کششی اسمی حداقل 44kN در هر متر طول افقی دیوار را تأمین کنند.
پ- حداقل دو بند یکپارچگی باید در هر چشمهی دیوار تأمین شوند.
6-5-17-9 حداقل ابعاد در اتصالات اتکایی
1-6-5-17-9 ابعاد اتصالات اتکایی باید ضوابط بند 9-17-5-6-2 و 9-17-5-6-3 را برآورده کنند؛ مگر آن که تحلیل یا آزمایش نشان دهد که ابعاد کوچکتر در عملکرد آنها اختلالی ایجاد نمیکند. شکل 9-17-5 حداقل ابعاد در اتصالات اتکایی را نشان میدهد.
2-6-5-17-9 در دالها و تیرها، یا اعضای دارای ماهیچه پشتبند، حداقل ابعاد طراحی از بر تکیهگاه تا انتهای عضو پیشساخته در راستای دهانه، با لحاظ رواداریهای مشخص شده، باید مطابق با جدول 9-17-2 باشد.
نوع عضو | حداقل بعد به میلیمتر |
داخل تو خالی یا توپر | بزرگترین مقادیر ln/180 و 50 میلیمتر |
تیر | بزرگترین مقادیر ln/180 و 75 میلیمتر |
3-6-5-17-9 بالشتکهای اتکایی در مجاورت وجوه تقویت نشده، باید به فاصلهای حداقل 13 میلیمتر، و یا به اندازهی بعد پخ (در صورت وجود) از بر تکیهگاه و انتهای عضو پیشساخته عقبتر باشند.