چکیده
مقاله توسعه شهری پایدار از ایده تا اجرا با اوج گرفتن نگرانی از عواقب فعالیتهای انسانی و به دنبال گزارش برانت لند در دهه 1980، پارادایم توسعه پایدار مطرح شد. این رویکرد از ابعاد متفاوت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی بسط داده شده و امروز در ادبیات برنامهریزی شهری، از جایگاه ویژهای برخوردار است. در راستای تحقق توسعه پایدار شهری ابتدا میبایست مفاهیم، نظریهها و شاخصهای آن را شناخت و مورد بررسی قرار داد. شناخت هر پدیده قبل از هر چیز نیاز به تعریفی جامع و کامل از آن پدیده دارد و واضح است که هر چه این تعریف جامع و کاملتر باشد شناخت آن پدیده آسانتر و دقیقتر خواهد بود باید اقرار کرد علیرغم پیشرفت علوم و فنون برای بعضی از پدیدهها تا کنون تعریف جامع ارائه نگردیده است که توسعه پایدار شهری یکی از این موارد میباشد. توسعه پایدار شهری یکی از موضوعات اصلی در علوم انسانی و اجتماعی است و با وجود این که از این مفهوم استنباط متعددی صورت گرفته است ولی هم چنان از عدم شفافیت معنایی و مصداقی برخوردار است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی توسعه پایدار شهری با تاکید بر شاخصها و نظریههای مختلف میباشد. رویکرد حاکم بر پژوهش توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش به موارد متعددی اشاره دارد که در مقاله مشروحاً به آنها پرداخته شده است.
توسعه پایدار ، شهر ، توسعه پایدار شهری ، توسعه ، شاخص ها
توضیحات
1- مقدمه:
واژه توسعه از قرن 17 میلادی وارد زبان انگلیسی شد. کشورهای پیشرفته با خاموش شدن آتش جنگ جهانی دوم و شکلگیری نظمی عمومی در جهان (درکنار به استقلال رسیدن بسیاری از کشورهای مستعمرهای) این شکاف به خوبی نمایان شد و ملل مختلف جهان را با این سوال انسانی مواجه ساخت که چرا بعضی از مردم جهان در فقر و گرسنگی مطلق به سر میبرند و بعضی در رفاه کامل. از همین رو دوران اندیشهها و نظریههای توسعه در جهان شکل گرفت، پس در واقع نظریات بعد از نظریات توسعه اقتصادی متولد گردید. در این دوران بسیاری از مردم و اندیشمندان چه در کشورهای پیشرفته و چه در کشورهای جهان سوم تقصیر را به گردن کشورهای قدرتمند و استعمارگر انداختند، بعضی نیز مدرن شدن را علت اصلی میدانستند، بعضی دیگر نیز وجود حکومتهای فاسد و دیکتاتوری در کشورهای توسعه نیافته و ضعفهای فرهنگی و اجتماعی این ملل را مسبب اصلی معرفی مینمودند و عدهای هم دین یا حتی ثروتهای ملی را علت رخوت و عدم حرکت مثبت این ملل تلقی مینمودند. خرابیهای ناشی از جنگ جهانی دوم و ضرورت بازسازیهای وسیع به ویژه در کشورهای اروپایی که از جنگ صدمه زیادی دیده بودند، طرحهای گوناگونی را در زمینه عمران و آبادی و به عبارتی توسعه مطرح نمود. مدلهای توسعه در این سالها به پیشنهاد غرب و بویژه آمریکا برای کشورهای صدمه دیده از جنگ جهانی مطرح شد. در این مدل توسعه مترادف با رشد بود و شاخصها و محور آن نیز افزایش تولید ناخالص داخلی، درآمد سرانه و سایر شاخصهای کمی اقتصادی بود. آنچه در اینجا برای ما اهمیت دارد درک مفهوم توسعه، شناخت مکاتب و اندیشههای مختلف و ارتباط آنها با مقوله توسعه اقتصادی و توسعه روستایی است. داشتن این اندیشههای جهانی ما را در انتخاب یا خلق رویکرد مناسب برای کشور خودمان یاری خواهد نمود. تقریباً از نیمه قرن 20 توسعه در جهان متداول گردیده است و در ابتدا توسط زیستشناسان به جای فرآیند ارگانیکی به شمار میرفت.
2- مفهوم توسعه:
توسعه در عرف به فرآیندی گفته میشود که طی آن جوامع از شرایط اولیه و عقبماندگی با عبور از مراحلی تکاملی و کم و بیش یکسان و تحمل دگرگونیهای کمی و کیفی به جوامع توسعه یافته تبدیل شوند و همانگونه که ولفگانگ زاکس گفت توسعه روندی تصور شده است که طی آن «مردم از توسعه نیافتگی به سوی سرنوشت جهانی و محتوم رفاه اقتصادی رهنمون میشوند». توسعه در مفهوم کلی به معنی بهبود شرایط زندگی، تامین نیازها و زمینهسازی برای نیل به آرمانها به کهنسالی تمدن بشری است، اما مطالعه توسعه در مفهوم خاص بهعبارت دیگر «مطالعه منظم مسائل و جریانات بویژه در عرصه اقتصادی» تاریخچهای بسیار کوتاهتر دارد توسعه یک نوع افزایش توانایی و علاقه است و به دلیل این که یک نفر و یا یک جامعه نمیتواند آن را از دیگری بیاموزد، بنابراین یک فرد و یا یک جامعه نیز نمیتواند دیگری را توسعه دهد، یک نفر تنها میتواند برای توسعه دیگری را تشویق و تجهیز نماید. مفاهیم ترقی - تحول - رشد - پیشرفت و گسترش در حقیقت گرچه حرکتی در جهت بهبود اوضاع و شرایط موجود یک جامعه را مد نظر قرار داد، اما به نسبت توسعه از معانی و مفاهیم محدودتری برخوردارند. توسعه در مفهوم حرکت به سمت بهبودی و تغییر شرایط از وضع کنونی به شرایطی مطلوبتر. در حقیقت جنبه هدفمند آرمانیتر را به نمایش میگذارد. البته مفاهیم توسعه در مسیر تحول آن در نیمه دوم قرن 20 خود متحول گردیده است و گروههای علمی توسعه را براساس دیدگاههای خود تفسیر نمودهاند. توسعه درجهای از تحول است که جامعه را برای نیل به آرمانها و اهداف خود هدایت میکند به بیان سازمان ملل توسعه فرآیندی است که کوششهای مردم و دولت را برای بهبود اوضاع اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی هر منطقه متحد کرده و مردم این مناطق را در زندگی یک ملت ترکیب نموده و آنها را برای مشارکت در پیشرفت ملی توانا میسازد. شاید بتوان مفهوم توسعه را در ابعاد اقتصادی - اجتماعی - سیاسی و فرهنگی آن شناخت اهمیت انسان و هدف نهایی توسعه را رفاه و خوشبختی انسانها دانست، پس هدف اساسی ایجاد محیطی توان بخش برای مردم است تا از زندگی طولانی، سالم و خالق و با کیفیت برخوردار شوند.
بسیاری از متخصصین بزرگ و شناخته شده دنیای اقتصاد همچون آدام اسمیت - بایر - کلارک - هیرشمن - میردال و روستو و... هم یک مفهوم برای معنی توسعه ذکر کردهاند و آن عبارتست از این است که توسعه یک تحول بنیادی از جامعه کهن در جامعه نوین است. توسعه تنها الزاماً بحث اشتغال فقر و محرومیت و عدالت نیست، بلکه این هم جزء توسعه بوده و در عین حال مغهوم توسعه فراتر از اینها است. توسعه اساساً تبدیل یک تمدن به تمدن دیگر و یا به عبارتی تحول اندیشه قدیم به اندیشه جامعه جدید است. از همین رو ست که توسعه را متضمن یک مرگ و یک تولد میدانند. مرگ یک اندیشه و نظام متناسب با نظام کهن و تولد یک اندیشه و نظام متناسب با آن نظام جدید. مایکل تودارو میگوید: توسعه را باید جریان چند بعدی دانست که مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی، طرز تلقی عامه مردم و نهادهای ملی، تشریح رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشهکن کردن فقر مطلق است، به طور معمول توسعه به معنای فرآیندی است که طی آن قابلیتها یا تواناییهای بالقوه یک شی یا موجود زنده تحقق یافته و آن شی یا موجود زنده به حالت طبیعی و کامل خود درآید. براساس همین مفهوم است که این واژه به گونهای استعماری یا مجازی برای اشاره به رشد طبیعی گیاهان و حیوانات به کار میرود. در قالب معیارهای توسعه دو موضوع مهم اقتصاد و زیست محیطی با هم مطرح میشوند، در حالیکه این دو در تقابل با یکدیگرند، زیرا همچنانکه رشد اتفاق میافتد منابع مصرف میشود. استفاده بیرویه از منابع منجر به مسائل مختلف از جمله آلودگی هوا، آب و خاک میگردد. بنابراین با رشد اقتصادی محیط زیست آلوده میشود. زمانی مفهوم توسعه اقتصادی با بهبود کیفیت محیط زیست همراه میشود که تغییرات ساختاری در اقتصاد شامل توزیع مناسب منابع مالی، بهرهبرداری از منابع زیرزمینی، تامین زیر ساختهای اقتصادی، قانونمندی و حاکمیت قانون، سیاستهای روشن و ثابت واردات و صادرات به برقراری عدالت درهمه سطوح اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی مد نظر قرار گیرد.
3- مبانی نظری:
مهمترین تعریفی که از توسعه پایدار در اجلاس ریو از آن ارائه شده، به این قرار است: "توسعهای که نیازهای کنونی بشر را بدون مخاطره افکندن نیاز نسلهای آینده، برآورده ساخته و در آن به محیط زیست و نسلهای فردا نیز توجه شود. هرچند که تاکنون تعاریف زیادی از توسعه پایدار ارائه شده ولی محور تمامی تعاریف، نسلهای بعدی و نیز توجه به آینده بوده و در تمامی تعاریف، توجه به محیط زیست و حفاظت از محیط زیست جهانی، مدنظر بوده است.
میتوان گفت که اصول توسعه پایدار به طور خلاصه شامل موارد زیر است:
- توجه به استفاده از منابع تجدیدپذیر مثل انرژی خورشید و باد.
- استفاده کمتر از انرژیهای تجدیدناپذیر و آلودهکننده مثل سوختهای فسیلی.
- توجه به نسلهای آینده.
- توجه به محیط زیست و کاهش آلودگی آن و نیز توجه به چرخههای زیست محیطی
3- پیشینه و تاریخچه توسعه پایدار:
واژه توسعه پایدار از اواسط دهه 70 میلادی و پس از بحران نفتی 1973 بسیار به کار گرفته است. امروزه بحث توسعه پایدار یکی از بحثهای بسیار مهم و رایج در سطح بینالمللی است. سازمانها و نهادهای محیط زیست در جهان و همچنین سازمان ملل از مهمترین ارگانهای دخیل در این امر هستند. به منظور حل مشکلات متعددی در محیط زیست در اوایل دهه 70 شورای اجتماعی - اقتصادی سازمان ملل متحد با عنوان این مطلب که سلامت محیط زیست در گرو توسعه پایدار میباشد. بر محل تلاقی محیط زیست و توسعه پایدار توجه و تاکید نمود. اولین اجلاس در سال 1972 در استکهلم با عنوان انسان و محیط برگزار گردید. راهنماها و توصیههای این اجلاس برای شناخت بستر محیط، کنترل آلودگیها، آموزش و پژوهش برای فراهم نمودن محیط مناسب برای زندگی انسانها بود و سابقه اصطلاح توسعه پایدار به گزارش براتلند باز میگردد. در سال 1987 در چهل و دومین نشست اجلاس عمومی سازمان ملل متحد کمیسیون جهانی در زمینه محیط زیست و توسعه تحت نظارت سازمان ملل به ریاست خانم براتلند گزارش باعنوان «آینده مشترک ما» تسلیم کرد که مفهوم نوین «توسعه قابل حفظ و تداوم» را معرفی میکرد. این مفهوم شرایط انسانی و طبیعی را در فعالیتهای توسعهای در نظر میگرفت. اگرچه مفهوم «توسعه پایدار» را نخستسن بار اتحادیه حفاظت جهانی در سال 1980 منتشر کرد تا زمان گزارش براتلند یعنی هفت سال بعد از این اصطلاح عمومیت نیافت. براساس این گزارش «توسعه پایدار» نیازهای نسل کنونی را بدون به مخاطره انداختن توانایی نسلهای بعدی برای برآوردن نیازهایشان تامین میکند. این مفهوم بر رهیافتی بلند مدت دلالت دارد که علاوه بر مسائل زیست محیطی - منابع انسانی و عوامل فرهنگی عرضه مواد غذایی، انرژی، صنعت و توسعه شهری را مدنظر قرار میدهد. به طور خلاصه زمینههای پیدایش و رواج اصطلاح توسعه پایدار را میتوان به این صورت بیان کرد (همان منبع: 165.) فعالیتهای جنبشهای حفاظت محیط زیست در نیمه قرن نوزدهم میلادی - طرح موضوع پایداری بهعنوان یک سیاست حفاظتی در اتحادیه حفاظت جهانی در سال 1980 گسترش ترویج آن پس از انتشار گزارش براتلند در سال 1987 گسترش بحث پایداری در سطح جهانی براساس همایش زمین در سال 1992 در دستور کار 21 شناسایی گردشگری بعنوان یک جزء اقتصادی نیازمند توسعه پایدار در دومین همایش زمین به سال 1997 در نیویورک.
1-3- برای رسیدن به توسعه پایدار شهری اهداف مشخصی را دنبال میکنند از جمله:
- تلاش برای کاهش آلایندههای هوا، آب، خاک
- تلاش برای کاهش تولید ضایعات و تکیه بر بازیافت منابع
- محدود کردن تاثیرات و تخریب زیست محیطی و مصرف منابع
- افزایش رونق اقتصادی مبتنی بر ملاحظات محیطی
- ارتقای تواناییهای انسانی برای بروز استعدادهای او
- اقدام برای حفظ محیط طبیعی
- برقراری مجدد رابطه انسان با طبیعت
- ایجاد سرزندگی شهری و امنیت اجتماعی
- تاکید بر بقای توسعه و زیستپذیری محیط ...
- ساختمان و ساخت و ساز سبز، معماری سبز، و منظر شهری در چارچوب ظرفیتهای محیط زیست و توان اکولوژیک شهر تداوم پیدا میکند، لزوم علم اکولوژی شهری برای عصر اخیر.
4- توسعه اقتصادی Economic Development:
این بعد بر حفظ ارتقاء شرایط اقتصادی تاکید دارد که در تمام نظام مورد بررسی جمع میگردد معیارهای اقتصادی - ارتباط ناگسستنی با فرآیند شکلگیری سیاستهای اقتصادی دارند و رفاه اقتصادی مبتنی بر ترکیبی از مولفه اقتصادی مربوط نظیر اشتغال رسمی و غیر رسمی - بیکاری سطح جهانی است. تخصیص بهتر و مدیریت کاراتر منابع و جریان سرمایه گذاریها تضمین کننده این بعد خواهد بود.
5- توسعه اجتماعی Social sustainability:
تداوم تمدنی که در آن انسانها توزیع عادلانه بین اغنیا و فقرا را شاهد بوده و بهبود کیفیت زندگی حاصل آن است، کاهش نقش اجتماعی - شیوه سازمان دهی سازگار با شرایط اجتماعی - برابری برای ناتوانان زنان و گروههای نژادی - قومی - مذهبی - حقوق انسانی - آموزش و آگاهیهای زیست محیطی - بهداشت و درمان و سرپناه مناسب برای همه - ترویج نقش درون نسلها شامل برابری اجتماعی در حکومت - حفاظت از محیط طبیعی - زندگی در چهارچوب ظرفیت تحمیل آن - استفاده حداقل از منابع غیر قابل تجدید - بقای اقتصادی و تنوع جامعه خود اتکا - رفاه فردی و رفع نیازهای اساسی افراد جامعه شده است.
6- شاخص توسعه انسانی Human develop ment index:
این شاخص ترکیبی از سه نماگر طول عمر که امید به زندگی در بدو تولد اندازهگیری میشود، دسترسی به آموزش که مشتمل بر میزان باسوادی بزرگسالان (با ضریب وزنی دوسوم) و نرخ ترکیب ثبت نام ناخالص در کلیه مقاطع تحصیلی (با ضریب وزنی یکسوم) است سطح زندگی قابل قبول و استاندارد که با محصول ناخالص داخلی سرانه واقعی (برحسب برابری قدرت خرید و دلار) اندازهگیری میشود.
6- توسعه پایدار شهری City sustainable development:
توسعه شهری بهعنوان یک مفهوم فضایی را میتوان به معنی تغییرات در کاربری زمین و سطوح تراکم جهت رفع نیازهای ساکنان شهری در زمینه مسکن حملونقل، اوقات فراغت و غذا و غیره تعریف کرد یا توسعهای است که تمام جنبههای اجتماعی، اقتصادی و... را در شهر با هم پیش میبرد و توسعه پایدار شهری نگهداری منابع برای حال و آینده از طریق استفاده بهینه از زمین و وارد کردن کمترین ضایعات به منابع تجدیدپذیر مطرح است. توسعه پایدار شهری موضوعهای جلوگیری از آلودگیهای محیط شهری و ناحیهای، کاهش ظرفیتهای تولید محیط محلی - ناحیهای و ملی، حمایت بازیافت، عدم حمایت از توسعههای زیانآور و از بین بردن شکاف میان فقیر و غنی را مطرح میکند. همچنین راه رسیده به این اهداف را با برنامهریزی شهری و روستایی، ناحیهای، ملی و حمایت همه جانبه دولت از این برنامهریزیها میداند.
7 -مفهوم توسعه پایدار
مفهوم پایداری در عصر حاضر آنچنان اهمیتی پیدا کرده است که هر بحث معاصری درباره محیط زیست و توسعه بدون توجه به این مفهوم بحثی ناتمام تلقی میگردد با وجود آن نبایستی چنان توجه کرد که همیشه این واژه بخشی از امکانات روزمرهی ما را دربرمیگیرد. در فرهنگ آکسفورد فعل پایداری به این صورت تعریف شده است. توانایی، دوام یا حفظ انجام کاری به طور دائم. در فرهنگ دهخدا فعل پایداری به معنای بادوام، ماندنی آورده شده است. معنای کنونی واژه پایداری که در این بحث مدنظر میباشد عبارتست از «آنچه که میتواند در آینده تداوم یابد». توسعه پایدار به تعبیری یک مفهوم اخلاقی است و به تعبیر دیگر یک مفهوم علمی اگر چه کاملاً با علوم طبیعی و اقتصاد در آمیخته است اما شاید بیشتر برآمده از فرهنگ و ارزشهای انسانی باشد و در پاسخ به یک نیاز حیاتی در واقع میتواند بنای بنیانی جدید برای روابط انسانی و تداوم حیات بشری تصور شود با این وصف در تعریف توسعه پایدار نمیتوان وجهی را به زیان وجه دیگر انتخاب کرد. به بیان دیگر اگرچه توجه به مفهوم محیط زیست در این مناظره نقشی محوری دارد اما نباید و نمیتواند صرفاً در جهارچوب حفاظت از محیط زیست خلاصه شود، مفهوم جدید توسعه پایدار کلینگر است و همه ابعاد اجتماعی - اقتصادی - فرهنگی و دیگر نیازهای بشری را دربرمیگیرد. به اعتباری مهمترین جاذبه در توسعه پایدار در جامعنگری آن است. به این دلیل معمای توسعه پایدار نمیتواند از طریق تمرکز بر اجزا حل شود، این مفهوم باید به صورت یکپارچه و در هر دو بعد علمی و اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد و نه بهعنوان سلسلهای از موضوعات و مسائل جداگانه. توسعه پایدار توسعهای است که نیازهای حال انسان را با توجه به توانایی نسل آینده در دریافت نیازهایش مد نظر دارد.
برآورده ساختن نیازها و خواستههای انسانی هدف عمده توسعه است، اما در حال حاضر نیازهای ضروری شمار بسیار زیادی از مردم کشورهای در حال توسعه برای غذا، پوشاک، سرپناه و شغل تامین نمیشود و فراتر از آن این مردمان خواستار بهبود کیفیت شرایط زیست خود هستند که در آن فقر و بیعدالتی مختص نقاط خاصی است، که همواره مستعد بحرانهای زیست محیطی و سایر بلایا خواهد بود. توسعه پایدار نیازمند تامین نیازهای اولیه همگان و ایجاد فرصت برای آنها جهت برآوردهسازی خواستههایشان برای زندگی بهتر است. توسعه پایدار در سه حیطه دارای مضامین عمیقی است: 1. پایداری محیطی 2. پایداری اجتماعی 3. پایداری زیست محیطی.
در راستای تحقق اهداف توسعه پایدار - پایداری محیطی در ارتباط با معماری اهمیت زیادی دارد و مسائل زیست محیطی که آینده بشر را به خطر انداخته است معماران را به چارهاندیشی واداشته است و پایداری محیطی عبارتست از باقی گذاردن زمین به بهترین شکل برای نسل آینده، با این تعریف که فعالیت انسانها تنها زمانی از نظر محیطی پایدار است که بتواند بدون تقلیل منابع طبیعی و یا تنزل محیط طبیعی اجرا شود. پس توسعه پایدار زمانی، ذاتاً فرآیندی مبتنی بر تغییرات است که در آن استفاده از منابع، جهت سرمایهگذاریها، سمت و سوی توسعه، فنآوری و تغییرات نهادی همه با یکدیگر هماهنگ بوده و قابلیت نسلهای حاضر و آینده را برای برآورده ساختن نیازهای انسانی شان ارتقاء میبخشد. کمیسیون جهانی محیط زیست توسعه پایدار را اینگونه تعریف میکند: توسعه پایدار فرآیندی تغییری است که در استفاده از منابع، هدایت سرمایهگذاریها، سمتگیری توسعه تکنولوژی و تغییری نهادی است که با نیازهای حال و آینده سازگار میباشد. از نظر کمیسیون جهانی محیط و توسعه، توسعه پایدار عبارتست از توسعهای که نیازهای کنونی را بدون کاستن از توان نسلهای آینده در تامین احتیاجاتشان برآورده سازد. توسعه پایدار توسعهای است که پاسخگوی نیازهای فعلی باشد بدون آنکه توان نسلهای آینده در تامین نیازهای خود را تحت تاثیر قرار دهد. از طرفی بانک جهانی از تعریف سازمان ملل نیز کلیتر و ابهام برانگیزتر است بانک جهانی توسعه پایدار را توسعهای که دوام یابد نامید. از نظر بانک جهانی با وجود فقر نمیتوان محیط طبیعی سالم و پایداری داشت. نبودن عدالت اجتماعی تداوم توسعه را دچار مشکل مینماید. در اجلاس ریو راهنماها و توصیهها در چهار فصل تنظیم گردید که رشد اقتصادی و توسعه اجتماعی به گونهای صورت پذیرد که سرمایههای زیست محیطی و نیازهای توسعه را برای نسلهای بعد دچار نقصان و اختلال نسازد و در اواخر دهه مشخص شد که برای شناسایی بهتر توسعه پایدار لازم است مباحث اقتصادی - اجتماعی - سیاسی و زیست محیطی به طور همزمان مورد توجه قرار گیرد، عنصر مهم کلیدی در توسعه پایدار تاکید بر حفظ و رفاه نسلها (حال و آینده) در طول زمان میباشد، در الگوی توسعه پایدار سعی میشود که مقدار و کیفیت ثروت میراث نسل آینده را حداقل برابر نسل حاضر در نظر گیرد، و بالاخره توسعه پایدار توسعهای است که نیازهای نسل حاضر را برآورده میسازد بدون اینکه توانایی نسلهای آینده در رفع نیازهایشان مورد مخاطره قرار دهد. هدفهایی که در مفهوم توسعه پایدار وجود دارد بسیار گسترده و قابل تامل است.
8- اصول و مبانی توسعه پایدار
اصول و مبانی توسعه پایدار میتواند به سه روش مختلف در بهبود محیط زیست مسکونی به کار رود با اعمال توسعه متراکم - ساختمانهای کوتاه مرتبه با نوآوری در تدوین اصول تفضیلی طراحی شهری و در نهایت با ایجاد فرمی از شه ر که استفاده بهینه از انرژی شهر را تضمین کند. هر یک از این روشها دارای مزایا و معایب مشخصی است.
محورهای اصلی برای دستیابی به توسعه پایدار را میتوان به صورت زیر بیان نمود:
- نگرش بلند مدت در برنامهریزی همزمان با تامین نیازهای امروز جامعه شهر و نقش منطقه آن (چشمانداز)
- جامعنگری در برنامهریزی (ابعاد اقتصادی - اجتماعی - زیست محیطی) اشتغال، فرهنگ محلی، محیط طبیعی زندگی.
- سیاستهای پایدار زیر ساختهای اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی محیط زیست طبیعی و آمایش منطقه
- توجه به هدف اصلی توسعه ارتقای سطح زندگی مردم و رفاه اجتماعی
- رعایت اصل پیشگیری هوشمندانه در برنامه ریزی (مدیریت ریسک و حوادث غیرمترقبه)
- مشارکت واقعی مردم برای برنامهریزی و اجرا
- فراهم نمودن امکان دسترسی همگان به ابزار و امکانات توسعه
- حسابرسی جامع و کامل سود و زیان زیست محیطی گزینهها در توسعه
9- دیدگاههای نظری در خصوص توسعه پایدار:
نظریههای لمن و کاکس
از نظر این دو دانشمند توسعه پایدار فرآیند اصلاح و بهبود اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی است که مبتنی بر فناوری و همراه با عدالت اجتماعی باشد، به طریقی که اکوسیستم را آلوده و منابع طبیعی را تخریب نکند. توسعه پایدار به معنی افزایش منابع انسان- توانمند سازی جوامع به سمت افزایش توانمندیهای اقتصادی - اجتماعی - فناوری و فرهنگی است. همچنین توسعه پایدار نمیتواند بدون تفکر دقیق و در نظر داشتن امکانهای انسانی اتفاق افتد. نکته بارز این نظریه این است که توسعه پایدار را یک فرآیند دیده است، فرآیندی پویا، پایدار و چند بعدی که بر فنآوری و توام با عدالت است، بنابراین توسعه پایدار یک اتفاق یا رویداد نیست که یکباره اتفاق بیافتد بلکه یک فرآیند پویا و هدفمند است که در طول زمان و با برنامهریزی تحقق مییابد و هدف آن ارتقاء سطح حیات انسان است و نیاز به هوشمندی - تجربه - شناخت و خلاقیت دارد. نکته مهم این نظریه توجه به عدالت اجتماعی است، یعنی توسعه پایدار باید در روند خود همواره عدالت اجتماعی را مد نظر قرار دهد و نابرابریهای اجتماعی را از نظر فرهنگی و اقتصادی در مسیر خود بزداید. نکته غایی این تعریف افزایش منابع انسانی و توانمندسازی جامعه است، یعنی توسعه پایدار در فرآیند خود باید منابع انسانی را افزایش دهد که انسانهایی آگاه، کارآمد و خلاق تربیت کند.
نظریه استرانگ
نخستین بار در اواخر دهه 70 میلادی فردی به نام موریس استرانگ توسعه پایدار را «توسعه بوم شناسانه» نامید. مهمترین نیت در این نامگذاری طرح الگویی برای توسعه بود که برای محیط زیست جهانی زیانآور نباشد. وی احترام به انسان، طبیعت و محیط زیست را اصل قرار داد و از مفهوم جدید توسعه پایدار به عنوان توسعه متناسب با شان و طبیعت نام برد. بنابراین در اوایل دهه 80 میلادی توسعه بهعنوان مفهوم چندبعدی و با توجه خاص به پایداری فرمولبندی و تعریف شد. لذا توسعه پایدار نه تنها شامل اقتصاد و مناسبتهای اجتماعی میشد که مسئله جمعیت، شیوه استفاده از منابع طبیعی و به ویژه تاثیرات این عوامل بر محیط زیست را نیز در بر میگیرد.
نظریه چوگول
وی «توسعه پایداررا به حداقل رساندن مصرف منابع تجدید ناشدنی میداند و در این راستا استفاده پایدار از منابع تجدید شونده جذب ظرفیتهای محلی و پاسخگویی به نیازهای بشر را مدنظر قرا میدهد».
نظریههای دولین و یاپ
زمانی گفته شد که پایداری زیست کره دیگر مسئلهای صرفا بوم شناسانه (اکولوژِیک) یا معضلی اجتماعی یا مسئلهای اقتصادی نیست بلکه آمیزهای از هر 3 است. دولین و یاپ از سیاسی بودن این مفهوم سخن به میان آوردند و گفتند که توسعه بدون فرهنگ راه به جایی نخواهد برد و اندیشمندانی نیز دخالت اخلاق و مفاهیم مرتبط با آن را مورد توجه قرا دادند. به این ترتیب به نظر میرسد به جای سه و به ویژه چهار عامل که بعدها مطرح شد، مورد توجه قرار گرفت. شاید لازم باشد آمیزهای از همه عوامل دخیل مورد تاکید قرار گیرد. به نظر میرسد با توجه به روند تعمیق و تنوع مباحث لااقل در چند سال آینده نیز همچنان توسعه پایدار را باید بعنوان چشمانداز در حال تکوین به حساب آورد. برخی از نویسندگان با تاکید بر چشمانداز جامعنگر این مناظره بر نقش زیربنای این نوع نگاه توجه کردند. از این نگاه توسعه پایدار عبارتست از دگرگونی اساسی در شیوه ی تفکر - زندگی - تولید - مصرف و نیز شیوهای که ما به دیگر انسانها نگاه میکنیم. به این معنا در حقیقت عبارتست از یک «دگرگونی ذهنی بنیادی» خواهد بود، براین اساس توسعه پایدار در واپسین سالهای سده 20 به سهولت خود را نه تنها به عنوان یکی از چالشهای اصلی بلکه به عنوان نقطهای کانونی برای مناظره پیرامون بسیاری از مسائل موجود در دوران بی نظمی جهان مطرح کرده است. از زاویهای دیگر سرعت در گسترش مفاهیم مربوط به توسعه پایدار در مباحث و مناظرات جهانی به ویژه در نهادهای بینالمللی تاکیدی باز هم بیشتر بر کلیدی بودن این مفهوم در سده 21 دارد.
نظریه آدامز
در سال 1990 دبلیو. ام. آدامز در کتب محیط زیست و پایداری در جهان سوم به درستی متذکر شد که مفهوم توسعه پایدار نمیتواند در یک خلاء تاریخی به خوبی درک شود. برای شناخت چالشها و ظرایف و ظرفیتهای آن پیشاپیش لازم است دگرگونیهایی که در اندیشه و عمل پیرامون سرفصل توسعه به وقوع پیوسته است و نیز تجاربی که به شکل گیری این مفهوم جدید منجر شد مورد توجه قرار گیرد به این ترتیب برای درک زوایا و قابلیتهای بالاقوه و بالافعل نهفته در مفهوم توسعه پایدار لاجرم باید جریان مستمر نقدها - مسیر پیموده شده - شکستها و موفقیتها و همچنین بیمها و امیدهای بشری در کنار هم مورد ارزیابی قرار گیرند. در این بررسی دگرگونی در باورها و نگرشها و تغییر در اندیشهها و مفروضات به ویژه تشخیص عوامل موثر و شکل دهنده مفهوم توسعه پایدار اهمیت بسیار دارد.
نظریه فوگل
به نظر وی بهداشت و فقر از ابعاد مهم رشد اقتصادی است و در مسائل مربوط به توسعه پایدار نیز اهمیت اساسی دارد. رابرت فوگل برنده جایزه نوبل 1993 در اقتصاد با تلفیق تکنیکهای کمی (مقداری) و تئوری اقتصادی روشهای جدید برای درک رابطه رشد اقتصادی و تحولات اقتصادی ارائه داده است. وی با استفاده از منبع غنی از دادههای تاریخی - اقتصادی - جامعهشناسی و بهداشتی اندیشه جدیدی درباره نوآوریها - اثرات اقتصادی بردهداری و رابطه بین فقر و بهداشت ارائه داده است. نتایج مطالعات فوگل که در 1994 ارائه شده است، به رابطه بین بهداشت - فقر وزن متوسط افراد جامعه و خط مشیهای مربوط یه توسعه پایدار میپردازد. فوگل دریافت که در مراحل اولیه تولید بخش عظیمی از فقرا از نظر مراحل رشد دچار نقصان میشدند و (این افراد دچار کم وزنی بوده و از انرژی کمی دارند) و در برابر بیماریها بسیار آسیبپذیرند. این مشکل ناشی از سوء تغذیه است که نهایتاً باعث میشود تولید کاهش یابد و به تبع آن بهرهوری و درآمد کاهش یابد. مسلماً روابط متقابل زیادی بین انرژی و بهداشت از یک طرف و پیشرفت توسعه از طرف دیگر وجود دارد. فوگل چنین بیان میکند که در کشورهای توسعه یافته امکانات پژشکی بسیار وسعت یافته است و خط مشیهای بهداشتی و خانهسازی ارتقاء چشمگیری پیدا کرده که این خود باعث قابلیت بیشتر نیروی انسانی برای کار میشود و در نتیجه رشد اقتصادی و توسعه اجتماعی تحقق مییابد، در حالی که در کشورهای در حال توسعه مشکلاتی از قبیل عقبماندگی رشد، فقر غذایی و مالی از عمدهترین عوامل بازدارنده توسعه پایدار است.
سوءتغذیه در کشورهای در حال توسعه مشکلات دیگری نیز ایجاد میکند فوگل (1994) با استفاده از روشهای تاریخی - اقتصادی به تلفیق شواهد اقتصادی و تجربیات پزشکی پرداخته است تا بتواند رابطه رفاه بشر و اهمیت توسعه را تشریح کند و نشان دهد رفاه در دراز مدت باعث بهبود تغذیه و افزایش نیروی کار بشر میشود، در شرایط اقتصادی تاثیر مثبت میگذارد، در دورانهای زمانی طولانی دیده شده که نسلهای جدید رشد بهتری داشته و وزن متوسط آنها افزایش یافته است و این امر باعث افزایش نرخ اشتغال و بهرهوری نیروی کار گشته است. فوگل دلیل این امر را به پیشرفت دانش پژشکی، کاهش شیوع سوء تغذیه و بهبود شرایط مسکن نسبت میدهد.
نظریههای آنالدورا والیون
آنالدورا والیون در تکمیل تحقیقات خود درباره فقر (1993) براین نکته تاکید میکنند که رشد اقتصادی به خودی خود نمیتواند باعث بهبود کیفیت زندگی و ارتقاء شرایط بهداشتی شود، بلکه به نحوه توزیع توسعه بستگی دارد و اینکه آیا خط مشیهای عمومی طوری طراحی شده که خدمات بهداشتی کافی در اختیار تمام گروههای اجتماعی قرار گیرد یا خیر. در واقع بهبود ارتقاء تمام شاخصهای انسانی و سایر فاکتورها به میزان و قیمت دسترسی به خدمات بهداشتی و افزایش درآمد مطلق و نسبی در خانوارهایی که جزء 40 درصد انتهایی جامعه به شمار میرود بستگی دارد، در عین حال این عوامل بر تحولات دراز مدت توسعه پایداری نسبی معیشتی و زیست محیطی نیز تاثیر میگذارد.
10- نظریه توسعه پایدار شهری
اندیشه توسعه شهری پایدار از جنبههای بسیار گسترده مطالعات در امور توسعه است. ارائه یک تعریف مشخص در این رابطه زیاد ساده نیست اما سعی میشود معنی توسعه شهری پایدار از بین مفاهیم - اصول - تاریخچه مطالعات کاربردی تشریح شود. اندیشه توسعه شهری پایدار تنها در ارتباط با تحولات تاریخی مطرح نمیشود، بلکه در این رابطه توسعه خردمندانه علوم مختلف و دانش اجتماعی نیز مطرح است. توجه به تحولات باعث میشود حجم و کیفیت دانش موجود درباره محیط زیست شهری افزایش یابد، از جمله علم شناسایی و رفع آلودگی هوا - گازهای گلخانهای - تغییرات جهانی آب و هوا و موارد دیگری از این قبیل در این رابطه مطرح میشوند، پیشرفت در زمینه علوم اجتماعی نیز با کمک دستورکارهای تحقیقی مختلف درباره توسعه پایدار صورت میگیرند. آنچه ذکر شد نشان دهنده این است که بحث توسعه شهری تحت تاثیر مفاهیم و موضوعات مختلفی قرار گرفته و با علومی چون سیاستهای اقتصادی و دانش تئوری و تجربی به مقابله برخاسته است و بعضی اوقات نیز با تحولات تاریخی شکل گرفته یا تغییر جهت داده است.
نظریه توسعه پایدار شهری حاصل بحثهای طرفداران محیط زیست درباره مسائل زیست محیطی بخصوص محیط زیست شهری است که به دنبال نظریه توسعه پایدار برای حمایت از منابع محیطی ارائه شد. در این نظریه موضوع نگهداری منابع برای حال و آینده از طریق استفاده بهینه از زمین و وارد کردن کمترین ضایعات به منابع تجدیدناپذیر مطرح است.
نظریه توسعه پایدار شهری موضوعهای جلوگیری از آلودگیهای محیط زیست شهری و ناحیهای - کاهش ظرفیتهای تولید محیط محلی - ناحیهای و ملی حمایت از بازیافت ها - عدم حمایت از توسعه زیانآور و از بین بردن شکاف میان فقیر و غنی را مطرح میکند. همچنین راه رسیدن به این اهداف را با برنامهریزی اهمیت بسیاری میدهد و معتقد است دولتها باید از محیط زیست شهری حمایت همه جانبهای کنند. این نظریه پایداری شکل شهر - الگوی پایداری سکونت گاهها - الگوی موثر حملونقل در زمینه مصرف سوخت و نیز شهر را در سلسله مراتب ناحیه شهری بررسی میکند، زیرا ایجاد شهر را فقط برای لذت شهرنشینان میداند.
در یک دید اجمالی مبنای نظری مفهوم پایداری در شهر و ناحیه شامل این موارد میشود: کاهش آلودگی، نگهداری منابع طبیعی، کاهش حجم ضایعات شهری، افزایش بازیافتها، کاهش انرژِ مصرفی، افزایش بیش از حد جانداران مفید در شهر و روستا با ایجاد جامعه جنگلی و درختان شهری و نواحی سبز، عدم تمرکز شهری و کاهش پراکندگیها، افزایش تراکم متوسط در حومههای شهری و شهرهای کوچک، کاهش فواصل ارتباطی، ایجاد اشتغال محلی، توسعه متنوع مساکن در مراکز اشتغال، توسعه شهرهای کوچک برای کاهش اتکا به شهرهای بزرگ، ساختار اجتماع متعادل، حملونقل عمومی و کاهش ترافیک جادهای، مدیریت ضایعات بازیافت نشدنی و تهیه غذای پایدار محلی. به این طریق اولاً با جایگزینی منابع و نوسازی آنها، اتخاذ سیاست کاربری صحیح محافظت از زمین بالا میرود، ثانیاً با توجه به برنامهریزی شهری و ناحیهای و ساماندهی فضا توسعه پایدار شهری حاصل میشود.
در نتیجهگیری از این مکاتب میتوان گفت آنچه از قرن 19 تاکنون باعث به وجود آمدن آنها شده بحران شهری است که آمایش و ساماندهی شهری را مشکل کرده است. به طور کلی نظریهپردازان معتقدند که آمایش شهری موضوع یک علم دقیق نیست، بلکه ترکیبی از علوم و در واقع بحثی میان رشتهای است، زیرا انسان جمع اضداد و در نتیجه شهر هم جمع اضداد است. در واقع ساختها مدیران این نظریهها بودهاند اما اجرای این نظریهها نه تنها مشکل شهر را حل نکرده بلکه بر آن افزوده است زیرا بیشتر این نظریهها مخالف خواست انسانهای زمان خود بودهاند.
پایداری شهری مفهومی است که در پی طرح توسعه پایدار بعنوان الگو واژه جدیدی در جهان مطرح گردید. ریشههای نگرش توسعه پایدار با نارضایتی از منابع توسعه و رشد اجتماعی - اقتصادی در شهرها از منظر بومشناسی برمیگردد. از اوایل دهه 70 میلادی جنبش گستردهای با حساسیتهای زیست محیطی بر ضد توسعه شهرها (به ویژه کلانشهرها) در کشورهای شمال به راه افتاد. در همین سالها نگرانی به پایان رسیدن برخی از منابع عمده و اصلی و رشد صنعتی به نگرانیهای اضافه شد و به تدریج محدودیتهای رشد در زیست کره پدید آمد. این گونه تفکرات در باورهای مسلط سردمداران توسعه جهان بود که همچنان بر طبل رشد اقتصادی به هر قیمتی (البته با وعده باز پرداخت قیمتها در آینده) میکوبیدند، تا آنکه از اوایل دهه 1990 و بطور مشخص در کنفرانس ریو ضرورت بازنگری توسعه جهانی با نگرش توسعه پایدار پذیرفته شد، توسعهای که نیازهای کنونی را بدون کاهش توانایی نسلهای آتی و برآوردن نیازشان برآورده میکند. این الگو واره تازه با عنوان توسعه پایدار به مقابله با الگوهای تولید - توزیع و مصرف ناسازگار با طبیعتی میپردازد که به اتمام منابع و تخریب محیط زیست میانجامد و تنها فرآیند توسعهای را تایید میکند که به بهبود کیفیت زندگی انسانها در حد ظرفیت پذیرش - نظامهای پشتیبان حیات منجر شود. الگو واره تازه قداست رشد را شکست و به عدالت بین نسلها، وابستگی بیچون و چرا به طبیعت، برتری کیفیت توسعه بر کمیت رشد، کلگرایی و توانمندسازی اجتماعات به همراه ارزشهای معنوی و انسانی تاکید ویژهای کرد.
12- نتیجهگیری
پیشرفت تکنولوژی، تداخل بشر در طبیعت و عدم همخوانی سرعت و بازسازی طبیعت که این تداخل را به تخریب تبدیل کرده است؛ از نتایج حاصل از زندگی مدرنیته میباشد. این نتایج نیز باعث بروز نارساییهایی در چرخه طبیعت شده است. بشر برای مقابله با این نارساییها شروع به انجام عملیاتی علیه آن داد که توسعه پایدار یکی از این عملیات میباشد. استفاده از پوشش سبز بر روی جدارههای بنا از زمانهای بسیار قدیم برای هماهنگی بیشتر بنا با طبیعت پیرامون خود و حس طبیعتگرایی انسان مورد توجه بوده است. اما امروزه علاوه بر مواد ذکر شده به علت مزایای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی پوشش سبز، که تشکیلدهنده سه رکن توسعه پایدار هستند؛ به عنوان راه حلی جهت مقابله با مشکلات مربوط به تخریب طبیعت، آلودگی محیط زیست و... بیشتر مورد توجه واقع شده است. از وظایف مهم مهندس معمار علاوه بر در نظر گرفتن پوشش سبز بر روی جدارههای ساختمان با توجه به لزوم استفاده از آن و شرایط خاص ساختمان، در حین استفاده از پوشش سبز در بناها توجه به موارد اجرایی گفته شده میباشد تا بهترین نتیجه را از طراحی خود داشته باشد و به نحو بهینه از این سیستم استفاده گردد تا تاثیر مناسبی بر محیط داشته باشد.
با ارائه گزینههای مناسب و کارآمد برای حرکت مردم در شهر و پیرامون آن، میتوان میزان تولید گازهای گلخانهای در هوا و استفاده از سوختهای فسیلی را کاهش داد. توسعه مبتنی بر حملونقل عمومی، کاربری زمین و حملونقل را یکپارچه کرده و به ایجاد جوامع فشرده، با قابلیت پیادهروی و اختلاط عملکردی نزدیک به ایستگاههای حملونقل عمومی کمک میکند. توسعه مبتنی بر حملونقل عمومی میتواند مراکز فعالیت پرجنب و جوشی را در محلهها ایجاد کند. ارتباط خیابانها و پیادهروها بین مراکز فعالیت مانند مراکز تجاری، مدارس و پارکها. برقراری ارتباط درونی بین کاربریهای غیرمسکونی به منظور اجتناب از ایجاد مسیرهای سواره غیرضروری که سبب اختلال حرکت عابرپیاده میشود. ارتباط کاربریهای غیرمسکونی به پیادهروهای عمومی، ایستگاههای حملونقل، پارکها و مسیرهای پیادهروی، مدارس، مراکز اجتماعی، کتابخانهها، مکانهای عبادت و... ایجاد مسیرهای دوچرخهسواری امن و راحت ترویج استفاده از حملونقل عمومی، ایجاد یک محیط جذاب برای عابر پیاده به منظور تشویق پیادهروی، دوچرخهسواری و ترویج سبک زندگی سالم درختان با جذب دی اکسید کربن، گازهای گلخانهای، تولید اکسیژن و جلوگیری از فرسایش و روان آب، هوا را خنک و مطبوع کرده و باعث ایجاد سایه در فضا میشوند و در زمستان، هزینههای گرمایشی را با مسدود کردن باد غالب کاهش میدهند، حفاظت از درختان خاص و با ارزش در مالکیت خصوصی هنگامی که توسعههای جدید رخ میدهد. کاشت درختان بیشتر از حد مورد نیاز، در صورت عدم توانایی در حفظ درختان با ارزش. ساختمانهای با ساختار قدیمی قادر به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر نیستند. افزایش استفاده از منابع تجدیدپذیر میتواند به کاهش اثرات منفی آلودگی هوا، هزینه و سوختهای فسیلی که در نهایت منجر به گرم شدن کره زمین میشوند، کمک میکنند. افزایش سریع تولید زبالههای جامد که در تمام جوامع معاصر صورت میگیرد، مهمترین مشکل زیست محیطی است و بازیافت نیز به عنوان راه حلی برای این مشکل استدلال شده است. بازیافت و کاهش ضایعات به معنای ورود مواد کمتر به محلهای دفن زباله و همچنین کاهش میزان انتشار گاز متان و گازهای گلخانهای است. در یک جامعه پایدار، زباله نه به عنوان یک مشکل، که به عنوان یک منبع، مورد استفاده مجدد قرار میگیرد. بدون داشتن یک طرح مناسب برای حفظ و دستیابی به فضاهای باز با ارزش، فضاهای سبز در اثر قطع درختان به تدریج از بین خواهند رفت. یک برنامه بلندمدت برای حفظ فضاهای باز کنونی و ایجاد آنها به منظور ارتقای سلامت و کیفیت زندگی هم به لحاظ تفریحی و هم به لحاظ زیست محیطی، حیاتی است. باید فرصتهای بکر و فوقالعادهای را برای بازیافت فاضلاب، استفاده مجدد از روان آب و حفاظت از منابع آبی به وجود آورد. علاوه بر آن، استراتژیهای نوآورانه حفاظت از آب شهری باید به منظور کاهش شدت مصرف آب (مصرف آب خانگی) توسعه یابد. کیفیت هوا، یک نگرانی مهم است که نیاز به تلاشی هماهنگ از سوی همه مسوولان شهری دارد. ایجاد تغییرات مثبت و افزایش رفاه اقتصادی وابسته به داشتن یک شهر و منطقه با هوای پاک و سالم است. در این میان ترویج کشاورزی شهری و مدیریت حملونقل میتواند تاثیرات قابل توجهی در بهبود کیفیت هوا داشته باشد. تولید مواد غذایی محلی میتواند باعث کاهش میزان مصرف انرژی از طریق نیازهای حملونقل و کاهش اتکا به تجهیزات مکانیکی مرتبط با کشاورزی بزرگ مقیاس شود. قرارگیری مزارع شهری و باغها نزدیک به محل سکونت مردم این امکان را برای آنها فراهم میآورد تا به تولید محلی، بدون تکیه بر اتومبیل شخصی دسترسی داشته باشند که این امر به نوبه خود بر کاهش میزان تولید گازهای گلخانهای اثر میگذارد. کشاورزی شهری میتواند مکمل درآمدها باشد و اقتصاد محلی کشاورزان شهری و ساکنان را افزایش دهد که این امر خود باعث افزایش ارزش املاک و تقویت تعاملات اجتماعی در محله میشود.
منابع
- Bryne, j. (2002), when green is white: The cultural politics of race, nature and social exclusion in Urban national park. Geoforum,43,595-611.
- American Water Work Association,1979 introduction to water sorurces and transmission. Vol. 1, Colorado, USA.
- WWW.UNEP.ORG
- Ipcc 2001: the scientific basis. Contribuition of working croup I to the third Assessment Report of Ipcc,Cambridge university press,881 pp.
- Dekay, mark O'Brien, Michael (2001), Gray city, Green city: New thinking and new settlement patterns can bring about urban sustainability.
- WWW.GREENWORLDCITY.COM
- پایداری زیست محیطی شهر، مهندس خدیجه صفری.
- اردکانی، محمدرضا، اکولوزی، انتشارات دانشگاه تهران 1382
- طبیبیان، منوچهر، شهر و محیط زیست، تالیف کریستوفر جی بورن و علی مدرس انتشارات دانشگاه تهران، 1388.
- بحرینی، سید حسین، توسعه پایدار در کشورهای درحال توسعه ترجمه حسین رحیمی، انتشارات موسسه توسعه روستایی ایران، ص4-6.
- صیادی، سید احسان، مداحی،سید مهدی، معماری پایدار 1390.
- ویلیافر، کتی، دستیابی به شکل پایدار شهری، ترجمه از مرادی مسیحی، انتشارات پردازش و برنامهریزی شهری 1383.
- بحرینی، سید حسین. 1380 توسعه شهری پایدار از فکر تا عمل 1383.