مجموعه اجزایی که دو یا چند عضو را به هم متصل مینمایند.
واژهنامه تخصصی
چگونگی متصل کردن لوله به لوله، لوله به فیتینگ یا شیر، فیتینگ به فیتینگ یا شیر، در هر سیستم لولهکشی با کمک یک قطعه واسط یا بدون آن.
پیوندی که در آن تلاشها از یک جزء یا عضو به جزء یا عضو دیگر منتقل میشود و براساس نوع تلاش (خمشی، برشی یا محوری) طبقهبندی میشود.
connection, joint
دیکشنری فارسی به انگلیسی
قسمتی از سازه است که در آن یک عضو یا چند عضو به هم متصل میشوند و بار منتقل میکنند، مانند اتصال تیر به ستون. (ناحیه اتصال علاوه بر خود اتصال بخشهایی از اعضای متصل شده به آن ...
پیوندی بین اجزاء که اجازهی دوران یا حرکت انتقالی نسبی و یا هر دو را به اجزای متصل شونده میدهد، بدون اینکه زوالی در عملکرد ایجاد شود. شامل اتصالات مفصلی برای انتقال چرخش بین محوره ...
ترتیبی از اتصال در لولهکشی آبرسانی که ممکن است در آن محل، برگشت جریان روی دهد.
یکی از انواع اتصال وادارهای قائم در زیر تیرهای سقف است که در این اتصال اجازه حرکت وادار در جهت خارج و داخل صفحه داده نمیشود. لازم به ذکر است ارتفاع وادارهایی که اتصال تلسکوپی دارند می& ...
نوعی اتصال تیر به ستون است که در آن تیرها از دو سمت ستون عبور داده شده و برای ایجاد اتصال از جزئیات خاصی که در نشریه شماره 324 معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی آورده شده، استفاده میگ ...
اتصال ساده به اتصالی گفته میشود که در آن اتصال تیرها، شاه تیرها و خرپاها، انعطافپذیر (بدون قید دورانی) بوده و میتوان آنها را فقط در مقابل برش (عکس العملها ...
اتصال بین یک یا چند عضو پیشساخته که در اثر جابهجاییهای ناشی از بار زلزله به حد تسلیم میرسد.
ductile connection
لوله فاضلاب خروجی از لوازم بهداشتی و مصرف کنندههای دیگر که مستقیماً به لوله فاضلاب بهداشتی ساختمان متصل نمیشود. فاضلاب از این لوله با فاصله هوایی به داخل یک سیفون، یکی از لوازم ب ...
هر نوع اتصال که به کمک یک واشر یا خمیر آببندی صورت گیرد و در آن دهانهی یک لوله یا فیتینگ به داخل لوله یا فیتینگ دیگر وارد و فشرده شود.
نوعی اتصال در لولهکشی مسی، که با گشاد کردن دهانه لوله، یا به کمک یک قطعه واسط (برنجی یا پلاستیکی) و پیچ کردن یک مهره به دهانه لوله، شیر یا دستگاه، با اتصال دندهای متصل میشو ...
هر نوع اتصال به صورت قطعه انبساط، حلقه انبساط، خم یا دو خم با لولهی برگشت، که انقباض و انبساط لوله را امکانپذیر سازد.