نامی، بایسته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظرفیت اندازهگیری شده
جریان نامی، جریان بایسته
سرعت اسمی
ارتفاع مکش اسمی
ولتاژ نمی، ولتاژ بایسته
تسریع شده
عمل آوردن تسریع شده
عملآوری تسریع شده
جریان شتابدار
بار متحرک توام با شتاب
کاهش مقاومت تسریع شده
فاصله شتاب-ایست قابل استفاده
بتن اسنفجی، بتن هواداده، بتن هوادار
بتن اسفنجی، بتن هوادار شده، بتن گازی
دریاچه هوادهی