عمل آوردن تسریع شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عملآوری تسریع شده
جریان شتابدار
بار متحرک توام با شتاب
کاهش مقاومت تسریع شده
فاصله شتاب-ایست قابل استفاده
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.