اتصال [چوب]، هرز ملاط، چوبتراش، درودگر، نجار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چوب کاری
کارگاه درودگری
چوبکاری
اتصال، بند، پیوست، درز، درزگیر، درزه، گره، مفصل
اتصال
درز عرضی
گره، اتصال
رابط اتصالی
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.