لوله پی-وی-سی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استخر، آب انبار، برکه، تالاب، دریاچه، حوض، مخزن
تالاب، ذخیره کوتاه مدت، ذخیرهسازی آب
مانداب
ایجاد برکه، آب انباشتگی، آب ایستی، برکهای شدن، تشکیل برکه، جمع شدن آب، حوض شدن، ماندآبی
ایجاد حوضچه، حوضچهسازی
استخر، آبگیر، حوضچه، گودال، لگن، مخزن
زهکشی بد
آهک بیبرکت، آهک ضعیف، آهک کم مایه
بد دانهبندی شده، دانهبندی بد، دانهبندی نامنظم
سنگدانه با دانهبندی نامتراکم
ماسه با دانهبندی ضعیف
بیرون پریدگی
بیرون پریدگی سطحی
بتن متخلخل
آلوئک