مسیر دسترسی جانبی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جاده جانبی، جاده یا شوسه کناری، راه جانبی، شوسه کناری
تمامرخ، روبرو
بارندگی جبههای
خط حاصل، مرز
برفک، بشمه، سرماریزه، فرسایش، یخ ژاله، یخ شبنم، یخبندان، یخچه
عمل یخبندان، هوازدگی یخبندانی
نرمخاکی، یخگشاد
تورم ناشی از یخبندان، تورم یخبندانی
آماس، بادکردگی، ورم یخزدگی، یخزدگی
زمین همیشه یخ
خط یخبندان
مقاومت در برابر یخبندان
استعداد یخزدگی
حساس در برابر یخبندان، مستعد یخبندان
قشر ضد یخ، لایه پادیخ، لایه ضد یخ