برق دار، ناقل صدا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازوی متحرک
گنجایش مفید
لبه زنده
بار رونده، بار زنده، بار متحرک، بار موثر، سربار
بار زنده
قسمت برقدار
بخار زنده
ذخیره مفید، گنجایش مفید
کاستن از بار زنده، کاستن سربار
خودبندی
ارتفاع تخلیه، ارتفاع خروجی
لوله رانش
سربار ایستا
بارهایی که به طور دائمی در زمان بهرهبرداری به سازه وارد نمیشوند، بدون ضریب.
واژهنامه تخصصی