تیر خرپایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
المان تیر کامپوزیت لایهای دو گرهای
تیر با فولاد کم
تیر با تنش ثابت
تیر غیر متقارن
تیر بالا
تیر روزده، تیرروزده
بازوی متحرک، شاهین
اتصال جوشی تیر به ستون
تیربال (I) پهن سنگین
تیربال (I) پهن سبک
تیربال (I) پهن وزن متوسط
عضوی که عمدتاً تحت تاثیر خمش و برش، با یا بدون نیروی محوری، یا پیچش قرار میگیرد.
واژهنامه تخصصی
روش بهسازی که در آن ستون یا تیر بتنی به منظور تقویت با روکش تقویتی فولادی یا بتنی پوشیده میشود یا تعمیر و تقویت عضو با محصورکردن توسط بتن صورت میپذیرد.