عضو تقویت شده، عضو سخت شده، عنصر تقویت شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جزء سازهای، عنصر سازهای، قطعه سازهای
اجزاء سازهای
عنصر سطحی
المان تیر کامپوزیت لایهای دو گرهای
المان نامتعادل
عضو سازهای نامیرا
قطعه فشاری تقویت نشده، قطعه فشاری سخت نشده
عضو فشاری تقویت نشده
عنصر حجمی
المان گوه
قسمتی از لبه دیوار یا دیافراگم، در امتداد طول، که با آرماتورهای طولی و عرضی تقویت میشود.
واژهنامه تخصصی
جزء فولادی که در آزمون کششی در حد گسیختگی، کرنشی کمتر از 14 درصد، یا کاهش سطح مقطع کمتر از 30 درصد داشته باشد. به ضابطه استاندارد آزمون ملی 8103-1 مراجعه شود.
جزء فولادی که در آزمون کششی در حد گسیختگی، کرنشی بیشتر از 14 درصد و کاهش سطح مقطعی کمتر از 30 درصد داشته باشد.
مجموعه بههم پیوسته از اجزای سازهای که در مشارکت با یکدیگر در برابر بارها مقاومت میکنند، شامل قابهای باربر ثقلی، قابهای خمشی، قاب مهاربندی شده، دیوار برشی ودیافر ...
بخشهایی از ساختمان که برای تأمین نیازهای سازهای یا غیر سازهای طراحی و ساخته شده است و در پیوند با یکدیگر، یکپارچگی ساختمان را تأمین میکند (مانند بام، سقف، دیوار و باز ...