میلگرد یا سیم‌های فولادی جای‌گذاری شده در بتن که با مشخصات فصل 4 تطابق داشته باشند.
واژه‌نامه تخصصی
نوعی مقطع فولادی که به شکل دایره نورد شده و روی آن برجستگی‌هایی به نام آج وجود دارد.
reinforcement
دیکشنری فارسی به انگلیسی
آرماتور با بدنه شکل داده شده غیر صاف.
deformed reinforcement
principle reinforcement
آرماتوری که برای اتصال دو قطعه از یک عضو و یا یک عضو به شالوده در بتن جای‌گذاری می‌شود. این آرماتور باید بتواند از عهده انتقال بارها در اتصال برآید.
dowel reinforcement
shear reinforcement
projecting reinforcement
آرماتوری که جهت جلوگیری از پتانسیل شکست بتن عمل می‌کند؛ ولی در انتقال بار طراحی از مهار به عضو سازه‌ای شرکت ندارد.
supplementary reinforcement
در بدنه پی‌های حجیم (ارتفاع بیش از ۱۰۰ سانتی‌متر) جهت کنترل ترک‌های سطحی، انقباض بتن و تغییرمکان ناشی از خزش از آرماتور به نام آرماتور جلدی استفاده می‌گردد. این مقدار نبا ...
shrinkage reinforcement
temperature reinforcement
آرماتوری که به طور پیوسته به شکل یک مارپیچ استوانه‌ای به دور آرماتورهای طولی پیچیده شده باشد.