بخش، حوزه، محدوده، محوطه، منطقه، ناحیه، محات کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منطقه
مرکز بخش، مرکز حوزه، مرکز محدوده، مرکز محوطه، مرکز منطقه
منطقه هوازی، منطقه هواگیر
منطقه جذب
منطقه دفع
منطقه محدودیت ارتفاع
حوزه تاثیر، حوزه نفوذ
منطقه سنگهای روان
منطقه سنگهای شکافدار
منطقه اشباع، منطقه سیراب
منطقه انتقالی
منطقه سایند
مناطق دست خورده
محل وقوع برخورد، محل وقوع تصادف، محل وقوع تصادم، منطقه برخورد، منطقه تصادف، منطقه تصادم