دید، منظره، نما
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مانع دید، مانع دیداری
روش مصاحبه مستقیم
چشمی در
میدان دید
جبهه
مصاحبه کننده، مصاحبهگر
تصویر با دیدهای متعدد
نمای خارجی
آمارگیری مصاحبهای نمونه
نمای افقی، نمای بالا، نمای سطحی
سطح دید، نمای افقی
نمای نیمرخ کامل
دید کلی