آشفته، غیر آرام، گردابی، متلاطم، مغشوش، ناهموار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لایه جداری متلاطم، لایه مرزی آشفته
نفوذ ناشی از آشفتگی
انرژی آشفته، انرژی متلاطم
جریان آشفته، جریان درهم، جریان غیر آرام، جریان غیر هموار، جریان متلاطم، جریان مغشوش، حرکت متلاطم
زیر متلاطم
صاف متلاطم
انتقال آشفته
انتقالی آشفته
آشفته یکنواخت
منطقه مغشوش
جریان آشفته آب زیرزمینی
جریان دایمی یکنواخت آشفته
جریان آشفته زیر بحرانی
جریان آشفته فوق بحرانی