نوار آببند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفر فضایی، مسافرت فضایی
باریک، باریکه، بند، تسمه، قطعه باریک، کندن، نوار
نوار
پی نواری، شالوده نواری
پی نواری، شالوده نواری، فونداسیون نواری
روش نواری برای طرح دال
روبرداری
چفته راهراه
سطح صاف شده
از جا کندگی، برداشت لایه رو، پیاده نمودن قالب، تراش لایه رو، روبازه، روتراشی، زدودگی، عریان شدگی، قالببرداری، کندگی
آزمایش زدودگی، آزمایش زدودن
نواری قوی
نوار قطع
کل مدت زمان سفر
سفر به کار