جهش نوسانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روغنده نوسانی
گردش بیرون از شهر
روشنایی محوطه
اضافه حفاری
داغ شدن، زیاد حرارت دادن
پرده، خط کشی، نقاشی
پوشش دانه
درزه، لیچه
ماده جداساز
اثرناپذیر
سیستم گرمایش خورشیدی غیر فعال
صفحات نقشدار و شبکههای فلزی، صفحههای نقش دار و شبکههای فلزی
روغن نافذ
مربوط
فسفات کاری