برش، برش ۸، برش دادن، برش، قیچی، برشی، بریدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برش
جعبه برش
ساختمان برشی
شبکه برشی
کتیبه برشی
مرکز برش
ضریب برش
اتصال برشی
اتصالات برشی
ترک برشی، ترک ناشی از برش
ترک برشی
تغییر شکل برشی
اتساع برشی
لبه برش داده شده، لبه بریده شده
اثر برش