دستگاه، گیرش، مجموعه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیرش، گرفتن
جلوگیری نمودن از گیرش
ماده به تاخیر اندازی سفت شدن بتن
پیچ تنظیم، پیچ نصب
آببند به فاصله ثابت
ترکیباتی که سفت شدن بتن را به تاخیر می اندازند
سنگفرش
تنظیم کردن، خودگیری، سفت شدن، گرفتن، گیرش
تنظیم
سفت شدن در هوا
سفت شدن سیمان
سفت شدن بتن
پیاده کردن مسیر، پیاده کردن نقشه، زمینهسازی، میخکوبی
جمع شدگی هنگام گیرش
دمای گیرش