سرویس، تاسیسات
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نشانه (شاخص) خدمتدهی
منطقه خدماتی
مجرای عبور تجهیزات خدماتی
جاده خدماتی، خط عبوری خدماتی، راه خدماتی، مسیر خدماتی
عمر خدمتدهی
بار بدون ضریب، بار بهرهبرداری، بار خدمت، بار کاربردی، بار مفید، بار مورد استفاده، جاده سرویس، جاده کناری، راه خدماتی، راه سرویس، شوسه کناری
بار بهرهبرداری
بارگذاری خدمت، بارگذاری سرویس، بارگذاری عادی
لوله انشعاب
جاده خدماتی، راه خدماتی، مسیر خدماتی
تابلوی خدمات
سرریز سرویس
تعمیرگاه، جایگاه خدماتی
تونل سرویس
ظرفیت موثر