شکستگ، شکستگی، گسستگی، گسیختگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوش گسیختگی
جبهه گسیختگی
خط گسیختگی، مرز پاره شدن
بار گسیختگی
اساس گسیختگی، مدول گسیختگی
نقطه گسیختگی
کرنش گسیختگی
مقاومت گسیختگی
تنش گسیختگی
شیر اطمینان
سرعت گسیختگی
ناحیه گسیختگی
پارگی
ازدیاد طول بعدازگسیختگی