چرخشی، دورانی، گردشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انرژی در حرکت دورانی
میدان گردشی
جریان چرخشی، جریان دارای گردش
اینرسی دورانی
ماتریس دوران
کشتگرد
دوران عضو
قید دورانی، گیرداری دورانی
لغزش دورانی
لغزش دایرهای، لغزش دورانی
پایداری دورانی
سختی دورانی، سفتی دورانی
کرنش دورانی
سطح دوار
بردار چرخش