غلتان، غلتش، غلتک زنی، نورد، نوردیدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیضیگون غلتان
اصطکاک غلتکی
دریچه غلتان
زمین موجدار
توده غلتان، جرم غلتان
مقاومت غلتشی
زمین ناهموار
آزمایش قشر نازک قیر به روش چرخشی (دوار)
سرد نوردیدن
شیر کنترل جریان کنترل جریان
تنش غالب
غلتک زدن نهایی
غلتک زدن ثانویه
تراکم عمقی خاک با غلتکهای سنگین
بار غلتان نامتعادل