سوزن، شاخص، میله
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میله غوطهور
اسیای میلهای، سنگشکن میلهای
با میله کوبیدن، میله زدن
فنرزدن (به لوله فاضلاب)
روزنه میلزنی
میله
فرودگاه، میدان پرواز
چراغ شناسایی فرودگاه، چراغ فرودگاه، نشان دهنده محل فرودگاه
ارتفاع فرودگاه
علامت مشخصه فرودگاه
نقطه رجوع فرودگاه
درجه حرارت رجوع فرودگاه
ایرودینامیکی
ایرودینامیک
میل مهار