ارتفاع پله، بالا رفتن، خیز، خیز پله، خیز، ارتفاع پله، گشادی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افزایش دما
بلندی قوس، خیز تاق
بالا آمدن سطح پیزومتریک
افراز
ارتفاع پله، پیشانی پله، سطح عمودی پله، قدپا، گردن
گیره لوله قائم
کانال قائم
لوله عمودی، لوله قائم، لوله مجرای بالا رونده
برآمدگی ناگهانی
ناشی شدن از، ناشی شدن، برخاستن
ارتفاع مویینه، ارتفاع مویینهای، برخاستگی مویینگی، خیز مویینهای، خیزمویینه، صعود مویینه
تشکیل دادن
شامل بودن
زمان خیزمویینهای
ارتفاع صعود مویینگی، ارتفاع صعود مویینه