شمع زدن مجدد، شمع گذاری مجدد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شمع زنی مجدد، پایه اطمینان (پشتیبان)
نیروی بازگردان، نیروی بازگرداننده، نیروی برگرداننده، نیروی ترمیم، نیروی مقاوم
بردگاه گیردار
بالشتک ساختارهای مهار کننده
اختلاط مجدد، افزودن مجدد آب
بادهای چهلگان
تکیهگاه گهوارهای
تکیهگاه غلتان
پوشش بام، پوشش سقف
مصالح پوشش بام، مصالح پوشش شیروانی
کفپوش لاستیکی
تاب مجاز
نیروی لایروبی کننده
روبش، شسته شدن، فرسایش بوسیله آب
نیروی آب شستگی