استحکام، جمود، سختپایی، سختی، صلابت، صلبیت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شرط جمود، شرط سفتی، شرط صلبیت
پیمون صلبیت، ضریب صلبی، ضریب صلبیت
سختی محوری، سفتی محوری، صلبیت محوری
محورسختی
سختی خمشی
مرکز صلبیت
ضریب سختپایی
صلبیت خمشی
سختی خمشی، صلبیت خمشی
صلبیت بینهایت
پیمون صلبیت، ضریب سخت پایی، ضریب صلبیت، مدول سختی، مدول صلبیت
مدول برشی
استحکام در مقابل پیچش، سختی پیچشی، صلبیت پیچشی