شیرفشنگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیوز فشنگی
چکش فشنگی
پل میانگرد
پل زنجیری، پل معلق
سربند، کلاهک یال
پل سرمایی
پل فیشینگ بتن
پل جرثقیل
پل با عبورگاه فوقانی، پل تخت، پل روگذر، پل کفی
پرچین
نیروی اتکای کششی
پل متحرک، تابلوی پل متحرک
پل مضاعف
کارتریج یا مغزی شیر
پل ثابت