میله
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیستم توزیع هوا
قیرپاش
پخش نامتقارن، توزیع چوله، توزیع نامتقارن
نسبت دادنی
ویژگی
نسبت، صفت، نشان
ماشین قیرپاش
توزیع لنگر طرهای
سهم داشتن
دیواره چوب بستنی
سد صندوقی جدار مایل
الواربندی، تخته کوبی
صندوقبندی
توزیع تجمعی
توزیع تجمعی احتمال