درگیر کننده، درگیری، قید، گیر، گیرداری، مانع، محدودیت، محدودیت ترافیک، مقید، وابستگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قید، درگیری
جلوگیری از حرکت بتن
گیرداری انتهایی
محدویت ظرفیت، محدویت کشش، محدویت گنجایش
درجه گیرداری
گیرداری ارتجاعی، گیرداری الاستیک
مهار جانبی، گیرداری عرضی
مانع مکانیکی
گیرداری جزئی، نیم گیرداری، نیمه گیرداری
مانع فیزیکی
قید دورانی، گیرداری دورانی