کشو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حدیده کردن، طراحی، کشیدن، نقشه، نمایه
میز نقشه کشی
دفتر نقشه کشی
اتاقپذیرایی
شیشه تخت کششی
کلش کتان
طراحی دست آزاد
سیم فولادی کشیده شده سخت
سیم فولادی سخت کشیده شده
کاهگل
ترسیمات پارالاین
تخلیه سریع
افت باقیمانده
کلش برنج
نقشه اجرایی، نقشه در زمان انجام کار