تشت تبخیر، تشک تبخیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شدت تبخیر
شدت تبخیر، آهنگ یا نرخ تبخیر
کندکننده تبخیر
كُندکننده تبخیر
کاهنده تبخیر
تبخیر و تعریق
نوسان بیش از حد
انتگرالگیری زمانی تفاضلات مرکزی صریح
پویش، پویه، پیجویی محلی، پیگیری محلی، شناسایی درجا، شناسائی، کاوش، گشتاپویش، گشتاپویندگی، اکتشاف
لرزش بیرونی یا خارجی، ارتعاش بیرونی
ضریب تمرکز تنش
پنجرهبندی
عملیات کارگاهی
تولید غشا
صاف کردن، صافی گذراندن، فیلتراسیون