درون تراویدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرعت نفوذ، میزان تراوش، میزان نفوذ
منحنی میزان تراوش
جمع کردن، یکپارچه شدن، یگانستن
یکپارچه، یکپارچه، یگانسته
نرخ قراردادی آب
میزان نفوذ درازمدت
صافی چکنده کم بار
تخماق دستی
شار جرمی، دبی جرمی، شدت جریان جرمی، آهنگ شارش جرمی
سرعت ریزش جرم / توده
معتدل، میانه
بلوک بتن هوادار اتوکلاو نشده
میزان اشغال، نرخ اشتغال
میزان مصرف روغن
کارکردن، عمل کردن