کاریزچدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زهکش حایل
تغییر فرم نسبی کوشی
ماده شیمیایی باز کننده لولهها
زهکش عمودی
حوزه آبخیز بسته
درشتدانه
خاک درشتدانه
زهکش جانبی، زهکش جمع کننده
زهکش، زهکش جمع کننده
سیستم فاضلاب مرکب
خط اصلی فاضلاب مشترک
سازگاری کرنشها
انرژی تغییر فرمی مکمل
سیستم قاب خمشی نیمه گیردار مرکب
حد کرنش کنترل شده با فشار