سریع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رس بسیار حساس، رس حساس، رس روان
شیر قطع سریع
حالت تعلیق، شرط روان شدن، وضعیت روانی
آهک بدون آب، آهک خالص، آهک زنده، آهک غیر شکفته
آهک زنده
آهک زنده، آهک نشکفته، آهک هیدارته نشده
ماسه روان
گیرش آنی، گیرش لحظهای
تندگیر، زودگیر
سیمان تندگیر
ماده زودگیر کننده
سیمان با گیرش خیلی سریع، سیمان تندگیر، سیمان زودگیر
آزمایش برش سریع
آهک زنده، آهک خام، آهک ناشکفته یا زنده