پایه، تکیهگاه، دیرک، دیرک، تقویت کردن، شمع زدن، شمع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیاد شدن، انتشار یافتن
انتشار، پخش امواج
جلوراندن، ملخ هواپیما
پروانه، ملخ
پمپ پروانه، پمپ پروانهای، تلمبه پروانهای
هواپیمای ملخدار
تلمبه پروانهای
دلخواه، صحیح
خواص
خاصیت، مالک، ملک
خاصیت قوس قائم
تناسب
نسبت
حد ارتجاعی، حد تناسب، حد خطی، حدنسبی
بارگذاری متناسب