پمپ فشار قوی، تلمبه فشار قوی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عمل آوردن با بخار تحت فشار زیاد
فشار هیدرولیکی
اضافه فشار ایستابی
منگنه آبی
فشار ایستابی، فشار هیدرواستاتیک، فشار هیدرواستاتیکی
رانش ناشی از یخ، رانش یخ
تکرر تحمیلی، تواتر موثر
فشار مبنای انفجار
فشار مایل
تراکم ناپذیر، تراکم ناپذیر، فشار ناپذیر، غیر قابل تراکم
سیال غیر قابل تراکم، سیاله غیر قابل تراکم
فشار ابتدایی
فشار بین دانهای، فشار بین دانهها، فشار بین ذرهای، فشار موثر
فشار داخلی، فشار درونی
فشار جانبی