بخش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حد تناسب، حد نسبیت
ضریب تناسب بار
نسبت مخلوط کردن
تناسب
نسبت
حد ارتجاعی، حد تناسب، حد خطی، حدنسبی
بارگذاری متناسب
سرریز تناسبی، سرریز نسبی
ثابت تناسب
نسبی، متناسب کردن
تعیین نسبت، تنظیم نسبت، توزین شن و ماسه و سیمان و آب جهت تهیه بتن، تنظیم مواد اولیه، متناسب کردن
تعیین نسبتها