نقشهبرداری مستوی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخته سه پایه، میز تراز
خرپای مستوی، خرپای مسطح، داربست مستوی
سطح دید، نمای افقی
موج تخت
مدت زمان پیاده شدن از هواپیما، مدت زمان تخلیه هواپیما
مدت زمان پیاده شدن از هواپیما
زمان ورود هواپیما
مدت زمان سوار شدن به هواپیما
زمان پرواز هواپیما
جریان موازی صفحهای
حالت کرنش صفحهای
صاف شده، مستوی شده، هموار شده
شکل پلان