تانسور چرخش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیوار اساسی، دیوار اصلی باربر
میله شکافدار اتصال
تیر تقویتی
توقف
وسیله متوقف کننده
مسافت توقف
مسافت دید ایستی، مسافت دید توقف
تعطیل کردن، متوقف کردن کار
مدت زمان ایست، مدت زمان متوقف
از جا کندگی، برداشت لایه رو، پیاده نمودن قالب، تراش لایه رو، روبازه، روتراشی، زدودگی، عریان شدگی، قالببرداری، کندگی
آزمایش زدودگی، آزمایش زدودن
استهلاک سازهای
سفت کردن حفرهها بعد از پرکردن، سفت کوبیدن
تخته کوبه
میل، میله کوبش، میله کوبیدن