درصد عبوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسافر هواپیما
پرگار رادیویی
مسافر ترن، مسافر قطار
ظرفیت مسافران نشسته، گنجایش مسافران نشسته
عبور سپر
ظرفیت مسافر ایستاده، گنجایش مسافر ایستاده
نسبت کل مسافران به مسافران نشسته
تجاوز به ملک
عبور جبهه تونل
تونل، زیر گذر، زیرگذر، گذرگاه تحتانی، گذرگاه زیرین
سرازیری پیوند، نشیب پیوند