بالشتک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیلچه، الوار آب بند
پی منفرد، فونداسیون بالشتکی، فونداسیون مجزا
مخلوط کن پرهای، مخلوط کن تیغهای
مخلوط کن پرهایی، مخلوط کن تیغهایی
قفل آویز
بالشتک، زیرسری
لایه تکیهگاهی
سکوی پرتاب
بیل، بیل زدن، بیلچه
بیل زنی