باز شو، بازه، باز شوندگی، بازشو، بازه، چشمه، درگاهی، دریچه، دهانه، دهانه ورودی، قسمت باز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازشو
درزگشایی
لنگه باز شو [در و پنجره]
روکوب بازشو
مجرای تنفسی
دهانهها
سهیم باز پل
دهانه تنگ شده
روش مجرای تنگ
درز زهکشی
سطح مؤثر دهانه
آتشخان اجاق
فاصله بازشدگی
شاخص باز شدن دریچه
دهانه یک درز