بهنجار، طبیعی، عمود، عمودبره، عمودی، قایم، معمولی، هنجار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشار آرتزین عادی
تیر معمولی
مولفه عمودی
غلظت نرمال
مختصات متعامد
ارتفاع معمولی، عمق عادی، عمق نرمال، عمق هنجار
شدت جریان نرمال
پخش نرمال، توزیع نرمال
فرسایش طبیعی
گسل طبیعی، گسل عادی
جریان طبیعی، جریان عادی
نیروی عمودی، نیروی قایم
مقدار متوسط هیدرولوژی
خط دید مستقیم
مد عادی ارتعاش آزاد