سیار، دوره گرد، متحرک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بار متحرک
پایانه ناقل
جرثقیل متحرک
ماشینآلات معدنی متحرک
مدل با بستر متحرک، مدل بیثبات
مخلوط کن با پیمانه سنج متحرک
توقفگاه ویژه خانه متحرک، محل توقف خانه متحرک
بازدید اتومبیل، بازرسی اتومبیل، معاینه اتومبیل
بیمه اتومبیل
اشغال اتومبیل
استفاده از اتومبیل، کاربری اتومبیل
خانه سیار
بی حرکت، جنبش ناپذیر
اتومبیل اختصاصی، اتومبیل شخصی