پرده، دیوار هستهای، غشا، غشایی، لایه، نقاب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پدیده غشایی، کنش غشایی
عمل آوردن غشایی، نگهداری پوستهای یا غشایی بتن، گیرش پوستهای
عملآوری غشایی
ماده غشایی محافظ
اندود قیری
پوشش زیرخاکی
پرده میانی بتنی
عمل آوردن با ماده محافظ، مراقبت با ماده محافظ
غشاء نیم بند، غشای نم بند
لایه ضد رطوبتی
ژئو ممبرین
ژئوممبران
آستر ژئوغشایی
ژئوممبرینها، غشای زمینی
غشای تزریقی