متوسط، محیط، میانی، واسطه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کندگیر
قیرهای محلول کندگیر
تیربال (I) متوسط
شن متوسط
ماسه متوسط
قیرابه کندگیر
فولاد متوسط
فولاد باکربن متوسط
قیر کندگیر
تخته فیبرنیمه سخت
قیر کندشکن
فراگیر کشسان
وسیله آسیاب کردن
محیط متخلخل