بیشینه، حداکثر، ماکسیمم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حداکثر بلندی
حداکثر ترافیک ساعتی در سال
حداکثر بار مویینهای
حداکثر انرژی تغییر شکل
فرضیه انرژی حداکثر در پیچیدگی برشی
شیب حداکثر گودال
وزن مخصوص خشک حداکثری
باران کارای بیشینه
سیل بیشینه، طغیان بیشینه
بده بیشینه طغیان، بده حداکثر طغیان
خط حداکثر جریان
شیب حداکثر
تراز حداکثر بهرهبرداری اضطراری
بیشترین شباهت
روش دستهبندی نظارت شده حداکثر احتمال