نیروی انسانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارگر-ساعت، نفر-ساعت
اطلاعات مدیریتی
مدیر عامل
اجباری، وابسته به، اجباری
شاهمیله، میله محور، نگهدارمرغک
حرکت، مانور
محوطه گردش
منگنز
اتاقک آدم رو، آدم رو، چاهک بازدید، دریچه آدم رو، دریچه بازدید، دریچه دسترسی، چاهک دسترسی، دهانه بازدید، محفظه بازدید
آدم رو
سرپوش آدم رو
قاب آدم رو
روزنه آدم رو، سوراخ آدم رو
طناب الیافی
اتصال فشاری فرم دار