چوبگرد، کُنده، گرده بینه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گمانه زنی
کلبه چوبی
ایوان درونی، سرسرا
منطقی
نگرش منطقی - ریاضیاتی
توزیع نرمال لگاریتمی
چوب گرد
جوشناسی، هواشناسی
هواگرفتگی
قابل مقایسه
ورودی آنالوگ (سیستم BMS)
مدل تشابهی
مدلسازی آنالوگ
خروجی آنالوگ (سیستم BMS)
تشابه، تمثیل، قیاس